نام کتاب : روضة الأنوار عباسى (در اخلاق و شيوه كشوردارى) نویسنده : محقق سبزوارى جلد : 1 صفحه : 45
محسوب دارند. اين موضوع كه آشكارا در آن زمان اظهار مىگشت،
شايد بخشى از آن، عكسالعملى در مقابل عقايد گروههاى خاصّى براى برترى دادن به
موقعيت شاه باشد.
پيش از حاكميت صفويان، اعتقاد به انجام برخى وظايف امام و نائب امام
در زمان غيبت به دست فقيه جامع شرايط مطرح بوده است. از جمله شهيد اول قضاوت را كه
يكى از اينگونه موضوعات بوده، اجراى آن را بر عهده فقيه مىداند. در باب مسائلى
همچون زكات، خمس، نماز جمعه و خراج، براساس همين ديدگاههاى متفاوت آراء و اقوال
گوناگونى در دوره صفويه صادر شده است.[1]
نظر سبزوارى بر محور نظام سلطنت در غياب امام قرار دارد. از جنبه
ديگر، سبزوارى شخصيتى كه از پادشاه به تصوير مىكشد، ارائه نمودى از شاه آرمانى
سياستنامههاى ايرانى است. به روايت او امنيت و رفاه مردم و عدم رويدادهاى
مصيبتبار و بلاياى طبيعى در روزگار شاه عباس دوم همه به بركت معدلت و حسن نيّت آن
اعلى حضرت است.[2] نويسنده
در جاى ديگر، هنگامى كه سخن از عدلورزى و حسن نيت شاه به ميان مىآيد مىگويد:
نيّت عدل و نيّت خوب پادشاه در همه چيز سرايت مىكند و باعث بركات و زيادتى نعمتها
مىشود. مثال او حكايت مشهورى است از دوره ساسانى و مربوط است به گم شدن قباد در
وقت شكار و وارد شدن او به منزلگاه پيرزن و نيّت گرفتن ماليات شير از رعاياست كه
در نصيحة الملوك غزالى نيز آمده است.[3]
همچنانكه در سياستنامهها حفظ قدرت سياسى از طريق برقرارى دادگرى
ممكن دانسته شده، در روضة الانوار هم به تبعيت از آنها چنين آمده: «قوام پادشاهى و
نظام سلطنت و جهاندارى به عدل است»[4].
از جمله تعارضاتى كه در كتاب ديده مىشود تاختن نويسنده به متصوّفه
از يك سو و تأثيرپذيرى از تعاليم آنان است كه بهطور سنّتى در ميان معارف اسلامى
از ديرباز جايى يافته بود. اگر نگاهى به سرچشمه مباحث حكمت عملى و سياست در يونان
زمين
[1] - نك: دولت و حكومت در دوره ميانه اسلام، ص 302 تا
307.