responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : روضة الأنوار عباسى (در اخلاق و شيوه كشوردارى) نویسنده : محقق سبزوارى    جلد : 1  صفحه : 404

چنين نمى‌بايد كرد، چه علما را علوّ و رفعت مى‌باشد و ديگرى را بر ايشان علوّ و رفعت نمى‌رسد.»

حكايت‌

در كتاب معالم السّنن خطايى مذكور است كه ابو داوود سجستانى [متولد 202 ق. و متوفى 275 ق.] وقتى كه از تأليف كتاب سنن‌[1]، كه در حديث است، فارغ شد خليفه عهد به زيارت او رفت و گفت: «مرا از شما التماسى است.» ابو داوود گفت: «آنچه امر خليفه باشد در آن باب از جان بكوشم. «خليفه گفت: «من خواهم كتاب حديثى كه تصنيف نموده‌اى جهت اولاد من درس بگويى.» ابو داوود گفت: «منّت دارم.» خليفه گفت: «التماس آن دارم كه به دار الخلافه به منزل من قدم‌رنجه فرمايى و درس ايشان بگويى.» ابو داوود گفت: «اين نمى‌شود كه العلم يؤتى و لا يأتى.»[2] يعنى، به نزد علم بايد رفت، و علم و صاحب علم را تكليف حضور نبايد فرمود.

خليفه گفت: «چون اين قبول نمى‌كنى، پس درس جهت ايشان على حده بايد گفت و ايشان را در درسى كه ساير طلبه علوم مى‌خوانند شريك نبايد ساخت.» ابو داوود گفت:

«اين نمى‌شود، چه همه طلاب علم در طلب علم برابرند و تفضيل و ترجيح بعضى بر بعضى در اين حال، هرچند ملكزاده باشند، مناسب تعظيم و توقير علم نيست.» خليفه راضى شد كه اولاد او نيز در درس با ساير طلبه مشارك باشند، ليكن در مجلس درس مقرّر نمود كه سترى و پرده‌اى مقرّر دارند كه خليفه‌زادگان در عقب آن نشسته و درس شنوند تا از نظر ديگران مستور باشند.

مجملا، اكثر مشاهير سلاطين سابق در تواضع و تكريم نسبت به علما و اهل دين مى‌كوشيده‌اند، حتّى سلاطين چنگيزى و ساير سلاطين ترك.

امير تيمور گوركان [حكومت: 771- 807 ق.]، كه از اعاظم و اساطين سلاطين‌


[1] - معروف به سنن ابى داوود كه توسّط ابو داوود سليمان بن اشعث أزدى سجستانى مذكور تأليف شد. اين كتاب يكى از صحاح ششگانه اهل سنّت است.

[2] - مأخذ يافت نشد.

نام کتاب : روضة الأنوار عباسى (در اخلاق و شيوه كشوردارى) نویسنده : محقق سبزوارى    جلد : 1  صفحه : 404
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست