نام کتاب : روضة الأنوار عباسى (در اخلاق و شيوه كشوردارى) نویسنده : محقق سبزوارى جلد : 1 صفحه : 304
فصل پنجم: در فضيلت حسنخلق
خداى عز و جلّ در قرآن مجيد فرموده:
خُذِ الْعَفْوَ وَ أْمُرْ بِالْعُرْفِ وَ أَعْرِضْ عَنِ الْجاهِلِينَ[1] يعنى: «فراگير عفو را و امر كن به نيكويى و اعراض كن از جاهلان.» و
در بعضى اخبار آمده كه از حضرت رسول صلّى اللّه عليه و اله از تفسير اين آيه سؤال
كردند. حضرت فرمود: «هو ان تصل من قطعك و تعطى من حرمك و تعفو عمن ظلمك.»[2] يعنى: «هر كه به بيرحمى از تو
بريده شود و به نامهربانى رشته محبّت تو گسسته گرداند، تو از راه شفقت و لطف بدو
پيوندى و هركه تو را از خير و عطاى خود محروم گرداند، تو به آنچه مقدور باشد به او
عطا كنى و هركه به تو جفا كند، او را ببخشايى.» و خداى عز و جلّ در قرآن مجيد فرموده
كه، ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ السَّيِّئَةَ فَإِذَا الَّذِي
بَيْنَكَ وَ بَيْنَهُ عَداوَةٌ كَأَنَّهُ وَلِيٌّ حَمِيمٌ وَ ما يُلَقَّاها
إِلَّا الَّذِينَ صَبَرُوا وَ ما يُلَقَّاها إِلَّا ذُو حَظٍّ عَظِيمٍ[3] يعنى: «دفع كن بدى را به آن چيزى كه در واقع نيكوتر است.» يعنى، غضب
را به حلم تسكين ده، و گناه را به عفو، و لغو را به تغافل، يا دفع نماى به سخن حقّ
كلام باطل را. و تواند بود كه مراد به وجه احسن آن باشد كه اگر كسى با تو بدى كند،
عفو كن و احسان كن؛ چه وجه احسن آن است كه عفو كنى و احسن از آن، آن است كه بعد از
عفو به او احسان نمايى. «فاذا الّذى [بينك و بينه ..]» يعنى: «پس آنگاه، آن كسى كه
ميان تو و ميان او دشمنى است چنان شود كه گويا دوست خويش مهربان است.[4] و اين خصلت كه در برابر بدى نيكويى
كردن است داده نمىشود، الّا به آن كسان كه صبر كردهاند و از جمله صبركنندگانند و
داده نمىشود، الّا به صاحب بهره بزرگ از عقل و كمال يا از مراتب ثواب و درجات
اخروى.»
و از حضرت رسول صلّى اللّه عليه و اله منقول است كه، «گذاشته نمىشود
در ميزان كسى در روز قيامت بهتر از حسنخلق.» و از آن حضرت منقول است كه فرموده
كه، «اوّل آنچه گذاشته مىشود در ميزان حسنخلق است و سخاوت و چون حقّ- جلّ و علا-
ايمان را