نام کتاب : روضة الأنوار عباسى (در اخلاق و شيوه كشوردارى) نویسنده : محقق سبزوارى جلد : 1 صفحه : 294
زهرآلود ضرر مىرسانيد تا وقتى كه نيش او از كار افتاد و هر
زهرى كه داشت به كار برد، و آن امير مطلقا در آن مشاورت قطع سخن نكرد و تغييرى در
او ظاهر نشد و سخنش از قانون عقل و عدل و قاعده حكمت انحراف نيافت تا به خانه آمد
و آن كژدم را از جامه بيرون كرد. و اين خبر به پادشاه رسيد، متعجّب و متحيّر گشت.
روز ديگر، چون آن امير به ملازمت آمد سلطان فرمود كه، «دفع ضرر از نفس واجب است.
تو چرا ديروز آزار عقرب از خود مندفع نساختى؟» جواب داد كه، «من آن نيم كه شرف
مكالمه چون تو پادشاهى را به سبب الم كژدمى قطع كنم. اگر امروز در مجلس بزم بر نيش
كژدمى صبر نتوانم كرد، فردا در معركه رزم بر تيغ زهرآلود دشمن چگونه صبر توانم
نمود.» پادشاه را اين سخن خوش آمد و مرتبه او را بلندتر گردانيد و بدان مقدار صبر
كه نمود به مقصود خود فايز گرديد. [74 آ][1]-[2]