نام کتاب : روضة الأنوار عباسى (در اخلاق و شيوه كشوردارى) نویسنده : محقق سبزوارى جلد : 1 صفحه : 163
پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله تو را مىطلبد.» و آيه نازل شده
بر وى خواندند. ثعلبه با ايشان به مدينه آمد و حضرت [35 ب] رسول صلّى اللّه عليه
و اله در مسجد نماز خفتن[1] مىگزارد. ايشان نيز اقتدا
نموده، به نماز مشغول شدند. سيّد عالم صلّى اللّه عليه و اله بعد از فاتحه، سوره
تكاثر آغاز فرمود. در آيه اوّل، ثعلبه نعره زد؛ و در دوم خروشى عظيم درگرفت؛ چون
آيه سوم استماع نمود كه، «كَلَّا سَوْفَ تَعْلَمُونَ»[2] از پاى درافتاد.
رسول صلّى اللّه عليه و اله بعد از اداى نماز بفرمود تا آب بر روى
ثعلبه زدند؛ او را دريافتند جان داده و مرغ روح شريفش از حبس قفس بدن به روضه
علّيّين پرواز نموده. حضرت رسول صلّى اللّه عليه و اله با جمله اصحاب گريان شدند و
غريو از ميانه جمع برخاست. حمصانه را خبر شد؛ بيامد و در پايان پاى پدر ايستاده
آغاز گريه كرد و گفت: «يا رسول اللّه! مدّتى بود كه روى پدر نديدم و در بند خشنودى
تو بودم. گفتم چون دل مبارك شما از وى خشنود گردد، آنگاه چشم بر روى وى اندازم.
اين زمان كه اين دولت روى نمود، او روى در حجاب فنا كشيد».
حضرت گريان شده، او را تسلّى داد. و كار ثعلبه ساختند و حضرت صلّى
اللّه عليه و اله در تشييع جنازه ثعلبه به سر انگشتان راه مىرفت. يكى پرسيد از
سبب آن. حضرت صلّى اللّه عليه و اله فرمود كه، «از بسيارى فرشتگان كه به نماز
جنازه او تقرّب نمودهاند، تمام قدم خود را به زمين جاى نمىيابم.»
حكايت [دوم] در ذكر توبه حضرت آدم ابو البشر 7
آوردهاند كه چون آدم و حوّا، به موجب [آيه] كريمه يا آدَمُ اسْكُنْ أَنْتَ وَ زَوْجُكَ الْجَنَّةَ[3] يعنى: «اى آدم! ساكن باش تو و جفتت در بهشت» در فضاى جنان و ساحت
روح و ريحان قرار يافتند و مجموع نعمتهاى بهشت، غير از ميوه يك درخت معيّن، بر
ايشان حلال شد، چنانكه حضرت بارى- جلّ جلاله- مىفرمايد:
وَ كُلا مِنْها رَغَداً حَيْثُ
[1] - نمازى كه به شب خوانند پيش از خفتن، نماز عشاء.