responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : عبرت‌آموز نویسنده : انصاريان، حسين    جلد : 1  صفحه : 253

رسيدگى به تهيدستان، انسان كم نمونه‌اى بود.

او نسبت به فقرا و نيازمندان و سائلان و مشكل داران محبت فوق العاده‌اى داشت و جانب احترام و ادب را درباره آنان رعايت مى‌كرد.

مى‌گفت: به واسطه يكى از دوستانم در يكى از محلات فقير نشين قم به چند خانواده آبرومند در حد برطرف شدن نيازشان كمك مى‌كردم و هر شب جمعه كه به قم مشرف مى‌شدم احوال آنان را به توسط دوستم خبر مى‌گرفتم.

عصر پنج‌شنبه‌اى در گوشه مسجد معروف به مسجد طباطبايى كه وصل به حرم مطهر است و مخارج كاشى كارى آن را قبول كرده بودم به تماشاى كار اساتيد هنرمند كاشى كار ايستاده بودم، زنى باوقار و متين سراغ مرا از يكى از خادمان حرم گرفت، خود را به او معرفى كردم، پولى بسيار اندك كه شايد قيمت دو گرده نان بود به من داد، گفتم: چيست؟ گفت: از شخصى كه هر هفته به من كمك مى‌كرد به زحمت نام شما را پرسيدم، من تا اين هفته مستحق بودم، ولى تنها فرزند يتيمم اين هفته از خدمت سربازى آمد و مردى محترم او را براى كار به حجره‌اش برد و حقوقى كه برايش قرار داده كفاف هزينه ما را مى‌كند و از شبى كه فرزندم حقوقش را به خانه آورد من از استحقاق درآمدم و اين پول اندك كه از كمك شما نزد من مانده بود هزينه كردنش براى من شرعى نبود، به اين خاطر به شما برگرداندم!!

آرى، در ميان تهيدستان و فقرا كه خداى مهربان به همگان سفارش فرموده است به آنان محبت ورزند و پيامبر بزرگ به ابوذر وصيت مى‌كند كه به آنان عشق بورز و نزديكشان رو، چنين انسانهاى باعزت و كرامتى هم يافت مى‌شود.

عطا و بخشش به كسى كه تو را محروم نموده‌

اين برنامه بسيار زيباى اخلاقى از حقايق باارزشى است كه خداى مهربان به‌

نام کتاب : عبرت‌آموز نویسنده : انصاريان، حسين    جلد : 1  صفحه : 253
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست