responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : سيره پيامبر اكرم با نگاهى به قرآن كريم نویسنده : قرائتى، محسن    جلد : 1  صفحه : 28

فرمود: سعى كنيد كار خود را به ديگران واگذار نكنيد.

وفاى پيامبر

عمّار مى‌گويد: پيش از بعثت، من و حضرت محمد 6 با هم چوپانى مى‌كرديم. يك روز به او پيشنهاد كردم كه فلان منطقه چراگاه خوبى براى گوسفندان است فردا به آنجا برويم. حضرت محمد 6 پذيرفت. من فردا به آنجا رفتم و ديدم پيامبر 6 قبل از من به آنجا رسيده است ولى گوسفندان خود را از چريدن بازمى‌دارد. پرسيدم چرا نمى‌گذارى گوسفندان بچرند؟ فرمود: چون وعده من با تو اين بود كه با هم شروع كنيم، نخواستم قبل از تو گوسفندان من از اين چراگاه استفاده كنند.

صداقت پيامبر با مردم‌

يكى از فرزندان پيامبر 6، به نام ابراهيم در كودكى از دنيا رفت، اندكى پس از مرگ او خورشيد گرفت، مردم گمان كردند كه اين خورشيد گرفتگى به خاطر فوت ابراهيم است.

ولى پيامبر 6 فوراً مردم را جمع نمود و فرمود: گرفتن خورشيد به خاطر مرگ فرزندم نبوده است.

او بدين وسيله مردم را از جهل و خرافه حفظ نمود. در حالى كه اگر هر سياستمدارى بود با شعار «هدف وسيله را توجيه مى‌كند» از اين تصور و فكر غلط مردم سوء استفاده مى‌كرد و علاقه نارواى آنان را مى‌ستود.

پيشگام در مبارزه‌

در جنگ احزاب كه تمام نيروهاى ضداسلامى يعنى مشركان و كافران و منافقان با طرحى گسترده قصد كودتا عليه‌اسلام را داشتند، پيامبر با مشورت اصحاب بنا گذاشتند كه دور مدينه را خندق بكنند. در اينجا نيز رسول خدا اول كسى بود كه شروع به كندن خندق نمود و با اينكه برخى مسلمانان با كسب اجازه و گروهى هم بدون آن، كار را رها مى‌كردند اما پيامبر 6 تا پايان كار ايستاد و همچنان مشغول كندن خندق بود.

نام کتاب : سيره پيامبر اكرم با نگاهى به قرآن كريم نویسنده : قرائتى، محسن    جلد : 1  صفحه : 28
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست