قداست زندگى تنها در پرتو «خودشناسى» محقق
مىشود. كسى كه خود را نشناخت ارزشمندترين سرمايه خود را كه همان زندگى است، خرج
امور نامقدس مىكند و براى درك لذّت چند ساعته دنيا، عمر خويش را به حراج
مىگذارد. كسانى كه از مقام و موقعيت خود غافل باشند، در اصل جنس خود ضرر مىكنند؛
ضررى كه هرگز قابل جبران نيست.
باركشان بىمزد
اينان در اين جهان كه جاى كاشت براى برداشت در آخرت است، حمّال و
عمله بدون مزدند، عمرى بار گران زندگى را بدوش كشيده و دچار زحمات طاقتفرسا
گشتهاند؛ ولى بهرهاى از زحمت و رنج خود نخواهند برد؛ بلكه تمام زحمات آنان به
فرموده قرآن مجيد «هَباءً مَنْثُوراً»[1] است[2].
اينان به خاطر خودفراموشى، تنها براى شكم و شهوتى زحمت كشيدهاند كه
قدرت پرداخت مزد به آنان را ندارد، در حقيقت همه رنجها و زحماتشان در راه قطعهاى
از معده و مقدارى از شهوت بوده كه اين دو هم پس از پايان عمر در خانه گور، خوراك
كرمهاى خاكىاند و براى صاحب خود چيزى برنمىگرداند؛ اين است معناى «هَباءً مَنْثُوراً» شدن عمل.
انسان اگر با كمك وحى و يارى روايات و اخبار و با به كار گرفتن
انديشه، به شناخت خود اقدام كند، قدم در صراط مستقيم حق گذاشته و موفق به تماشاى
تمام نواحى وجود خود گشته و چون به تماشاى خود موفق شود، خواهد دانست از آنچه بايد
داشته باشد چه دارد و چه ندارد، و از آنچه نبايد به آن آلوده