ظاهر نمىتوان محاسبه كرد، و از قدرت جسمى و
مادّى او در برابر عظمت خلقت به هيچ عنوان نمىتوان سخنى به ميان آورد، كه در اين
ناحيه انسان بسيار ضعيف و بسيار كوچك است و آنقدر نيست كه بتوان برايش حسابى باز
كرد، و اگر انسان از تماشاى عظمت خلقت چشم بپوشد و جهان، اين درياى شگفتانگيز و
پر از عجايب را ناديده گرفته و به تعبير بهتر فراموش كند و به صورت ظاهر و جسم
مادّى، و به قدرت مالى و رزمى ناچيز خود مغرور شود و دچار خودبينى گردد، به بدترين
رذايل آلوده گشته و تا ميدان كفر انا رَبَّكُمُ الْاعْلائى پيش خواهد رفت. و آن وقت
است كه با وزش بادى، يا جرعه آبى، يا پشّه ناتوانى، باد دماغش را خالى مىكنند و
پوزهاش را آنچنان به خاك مىمالند كه تا ابد از جاى برنخيزد، و گند بىآبرويى و
افتضاحش جويبار تاريخ را رها نكند!!
والايى و ارزش اين موجود و عزت و فضيلت اين مخلوق را بايد در ناحيه
معنى و خطّ روح و روان و بُعد الهىاش جستجو كرد.
نياز بشر به راهنماى الهى
استعدادهاى خدا دادى، فطرت، عقل، وجدان، روح الهى، ميل به كمال، عشق
به عظمت و... مايههاى ارزش انسانند؛ ولى بايد توجه داشت، كه هيچ انسانى به تنهايى
قدرت به كار گرفتن اين مايهها و شكوفا كردن اين استعدادها را ندارد، و اين بر حسب
مقتضاى آفرينش انسان است.
اگر بخواهد به تنهايى از اين مايهها استفاده كند، يا ناقص استفاده
خواهد كرد، يا همانها را در فاسدترين راه و رذيلانهترين برنامهها به كار خواهد
گرفت!!
براى صحيح به كار گرفته شدن استعدادها و اصولى خرج كردن مايههاى
كمال و فضيلت، خداوند مهربان انبياى بزرگوارش را همراه با كتب پر ارج آسمانى، به