نام کتاب : اخلاق نبوى نویسنده : محدثى، جواد جلد : 1 صفحه : 66
فريبنده دنيا و به ناز و نعمت آن دل نبستن و
به جلوههاى مادى دل خوش نداشتن در همه شؤون زندگى وى متجلى بود، از جمله در
كيفيّت و نوع لباس و فرش و زيرانداز ....
گاهى آن حضرت، روى حصير مىخوابيد، بى آنكه جز آن چيزى زيرش باشد.[1] هر چه فراهم بود مىپوشيد، چه
قطيفهاى باشد كه به بركند يا بُرد عالى كه بپوشد، چه جبّه پشمين، هر چه كه از
حلال مىيافت مىپوشيد:
مهم مباح بودن جامه بود كه براى رسول خدا اهميت داشت نه قيمت و جنس و
دوخت و جذّاب بودن!
آن حضرت به صحابى پارسا ابوذر غفارى فرمود:
اى ابوذر! من لباس خشن و سخت مىپوشم، روى زمين مىنشينم، بر چهار
پاى بىزين سوار مىشوم و كسى را در رديف خود سوار مىكنم. اينها از سنتهاى من
است، هر كس از سنن من روى گردان شود از من نيست.[3]
عبايى داشت هر گاه مىخواست نافله بخواند (يا جابجا شود) آن را تا
مىكرد و زيرش مىانداخت.[4]