يمن رفت. پس از باز گشت، نه تنها سودى به
اسماعيل نپرداخت، بلكه سرمايهاش را نيز پس نداد (ودر اثر حسن ظن اسماعيل به فرد
بدكار، زيان ديد).[1]
ناگفته نماند كه در چنين محيط هايى انسان نبايد به بدگمانى خود، جز
آنچه مربوط به جنبههاى احتياطى است، ترتيب اثر دهد يعنى علاوه بر رعايت احتياطهاى
لازم، بايد از تظاهر به اعمالى كه از آن بدگمانى و بى اعتمادى نسبت به افراد
فهميده مىشود، خود دارى كند. به عبارت ديگر، در چنين جاهايى بايد هوشيار باشد و
رعايت احتياطهاى لازم را بنمايد تا فريب نخورد.
ب- بعد ازصلح با دشمن:
خوش بينى به دشمن بعد از صلح و آشتى، نشان خامى و خوش باورى است.
مسلمانان بايد پيوسته هوشيار باشند و فريب دشمنان را نخورند چرا كه ممكن است صلح
آنها، حيله جديدى براى غافلگير كردن و تسلّط بر مسلمانان باشد.
از دشمنت پس از آشتى اوسخت برحذر باش، زيرا دشمن چه بسا خود را نزديك
مىگرداند، تا تورا غافلگير كند. پس احتياط و محكم كارى را پيشه كن وخوش گمانى را
در اين موارد متّهم شمار.
روى قاعده، خوش گمانى نسبت به فاسق هم جا ندارد. البته فاسقى كه
آشكارا مرتكب فسق مىشود، زيرا كسى كه مخالفت با خدا را با جرأت و جسارت انجام
مىدهد، اعتماد به چنين كسى نيز، نشان خامى است.