responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : اخلاق اسلامى نویسنده : ديلمى، احمد؛ آذربايجانى، مسعود    جلد : 1  صفحه : 52

«اضطرار» ترك كرد و تحت هر شرايطى بايد به آنها پايبند بود و زيان ناشى از آنها را تحمل كرد؛ مثلًا هيچ‌گاه نمى‌توان به‌دليل اكراه يا اضطرار، جان ديگران را در معرض خطر قرار داد و يا به زيان مصالح اجتماعى عمل كرد و يا مصالح عمده دينى را زير پا نهاد.[1]

7. قصد و تعمّد

شرط ديگر مسئوليت اخلاقى آن است كه فرد از روى تعمّد و اراده، وظيفه اخلاقى خويش را ناديده انگارد. بنابراين هرگاه شخص در نتيجه خطا و سهو مرتكب ترك وظيفه اخلاقى گردد، هيچ‌گونه مسئوليت اخلاقى متوجه او نخواهد بود.

ج. شناسايى عمل اخلاقى‌

يكى از اساسى‌ترين ويژگى‌هاى يك نظام اخلاقى كارآمد آن است كه علاوه بر معرفى ملاك و معيار منطقى جهت ارزيابى زشتى و زيبايى اخلاقى، بتواند راه‌هاى شناسايى مصاديق آنها را نيز آشكارا نشان دهد. يكى از محورى‌ترين نارسايى‌هاى نظام‌هاى اخلاقى بشرى، ناكامى آنها در ارائه راهكارها و رهيافت‌هاى كارآمد براى شناسايى مصاديق فضيلت و رذيلت اخلاقى است؛ حتى اگر بپذيريم معيارها و ملاك‌هاى كلى ارائه شده از جانب آنها در باب نيكى‌ها و پليدى‌هاى اخلاقى، صواب باشد.[2]

در نظام اخلاقى اسلام سه رهيافت اساسى با ماهيتى خاص، براى رسيدن به مصاديق فضيلت و رذيلت اخلاقى مورد تأكيد قرار گرفته است:

1. عقل‌[3]

با قبول حسن و قبح ذاتى اعمال و اشيا و با اذعان به توانمندى عقل بشر براى راهيابى و درك‌


[1] - ر. ك: مطهرى، مرتضى: مقدمه‌اى بر جهان‌بينى اسلامى، ص 277- 278

[2] - به عنوان نمونه در نظريه اخلاقى كانت كه از شاخص‌ترين مكاتب اخلاقى است گفته مى‌شود: عملى ارزش اخلاقى دارد كه مصداق تكليف و وظيفه بوده و انگيزه و نيت فاعل هم از انجام آن صرفاً عمل به تكليف باشد. وى در پاسخ به اين پرسش كه چگونه مى‌توان وظيفه را شناخت، پاسخ مى‌دهد كه وظيفه، امر مطلق و كلى است كه مى‌تواند به‌صورت قانونى‌عام مقرر شود. كانت تشخيص اين امر را به عهده عقل مشترك بشرى، يا وجدان واگذار مى‌كند. بديهى است كه اين ضابطه بسيار كلى، غيرشفاف و تفسيرپذير است و در نتيجه كارآمدى اين نظريه را در عمل بسيار اندك مى‌كند.( ر. ك: ايمانوئل كانت: پيشين، ص 12- 34)

[3] - مراد از« عقل» در اين‌جا آن دسته از احكام عقلى است كه بتواند در تحت قاعده كلى ملازمه بين حكم عقل و شرع قرار گرفته و به مدد اين قاعده حكايتگر خواست شريعت باشد. شرايط و چگونگى اين امر را بايد در مبحث ملازمات عقليه در منابع اصول فقه جست‌وجو كرد

نام کتاب : اخلاق اسلامى نویسنده : ديلمى، احمد؛ آذربايجانى، مسعود    جلد : 1  صفحه : 52
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست