responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : احاديث و قصص مثنوى نویسنده : فروزانفر، بديع الزمان    جلد : 1  صفحه : 540

[تكريم بلال‌]

931-

«از سوى معراج آمد مصطفى‌

بر بلالش حَبّذَا آن حَبَّذا

ظاهراً ناظر است به خبر ذيل:

عَن ابْن عَبَّاسٍ قَالَ لَيْلَةً أُسْريَ بنَبىِّ اللَّه 6 وَ دَخَلَ الْجَنَّةَ فَسَمعَ منْ جَانبهَا وَجْساً قَالَ يَا جبْريلُ مَا هَذَا قَالَ هَذَا بلَالُ الْمُؤَذِّنُ فَقَالَ نَبىُّ اللَّه 6 حينَ جَاءَ إلَى النَّاس قَدْ أَفْلَحَ بلَالٌ رَأَيْتُ لَهُ كَذَا وَ كَذَا[1].

مسند احمد، ج 1، ص 257 و با تفاوت در تعبير نهايه ابن اثير، ج 4، ص 196 و نيز مسند احمد، ج 2، ص 333، 439. [ص 195 احاديث مثنوى‌]

[بسته شدن باب توبه‌]

932-

«عاشق است او را قيامت آمده است‌

تا در توبه بر او بسته شده است‌


[1] - از ابن عباس نقل شده است شبى كه پيامبر خدا6 را به معراج بردند و وارد بهشت شد از گوشه‌اى صدايى شنيد. پرسيد صداى كيست؟ جبرئيل پاسخ داد صداى بلال اذان گوست. به همين جهت در باز گشت هنگامى كه در جمع وارد شد رستگار شدن بلال و آنچه را شب معراج در باره‌اش ديده بود براى آنان بيان فرمود.

نام کتاب : احاديث و قصص مثنوى نویسنده : فروزانفر، بديع الزمان    جلد : 1  صفحه : 540
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست