[از ملائك دان «قلم» هم «لوح» را]
734-
«چون مَلَك از لوح محفوظ آن خرد
هر صباحى درس هر روزه بَرَد
مستفاد است ظاهراً از مضمون اين روايت:
وَ الْقَلَمُ يُؤَدِّى إلَى اللَّوح وَ هُوَ مَلَكٌ وَ اللَّوحُ يُؤَدِّى إلَى إسرَافيلَ وَ إسرَافيلُ يُؤَدِّي إلَى ميكَائيلَ وَ ميكَائيلُ يُؤَدِّى إلَى جَبْرئيلَ وَ جبرئيلُ يُؤَدِّى إلَى الأَنبيَاء وَ الرُّسُل[1].
فصل الخطاب، ص 181، نيز رجوع كنيد به: تفسير امام فخر، ج 8، ص 528 و بيضاوى، طبع ايران، ص 459 (حاشيه) و سفينة البحار، ج 2، ص 516. [ص 148 احاديث مثنوى]
[قصّه صوفى شنو با جُبّهاش]
735-
«صوفيى بدريد جُبّه در حرج
پيشش آمد بعد بدريدن فَرَج
مأخذ آن مطلب ذيل است:
جبّه را بدريد. گفت و افرَجى يعنى فَرَجيم بخش. فرجى نام شد. مقالات شمس، نسخه كتاب خانه فاتح، ورق 101 [ص 161 قصص مثنوى]
[بعد عُسرتها گشايش مىرسد]
736-
«يُسر با عُسر است هين آيس مباش
راه دارى ز اين ممات اندر معاش
مصراع دوم مستفاد است از مضمون روايتى كه در ذيل شماره (507) مذكور گرديد.
[ص 149 احاديث مثنوى]
[قصّه دجّال و آب و آتشش]
737-
«گفت درويشى به درويشى كه تو
چون بديدى حضرت حق را، بگو
[1] - قلم به لوح كه فرشته است برنامه مىدهد. لوح آن را به اسرافيل و اسرافيل به ميكائيل و ميكائيل به جبرئيل و جبرئيل به پيامبران و رسولان ابلاغ مىكند.