responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : احاديث و قصص مثنوى نویسنده : فروزانفر، بديع الزمان    جلد : 1  صفحه : 341

[قول هر دو خصم را بايد شنيد]

547-

«حق به من گفته است هان اى دادور

مشنو از خصمى تو بى‌خصمى دگر

تا نيايد هر دو خصم اندر حضور

حق نيايد پيش حاكم در ظهور

خصم تنها گر بر آرد صد نفير

هان و هان بى‌خَصم قول او مگير

با مضمون حديث ذيل مناسبت دارد:

عَن عَلىٍّ (عَلَيه السَّلامُ) اذَا تَقَدَّمَ الَيكَ خَصمَان فَلَا تَسمَع كَلَامَ الاوَّل حَتَّى تَسمَعَ كَلَامَ الآخَر فَسَوفَ تَرَى كَيفَ تَقضى‌[1].

مسند احمد، ج 1، ص 90 و با مختصر اختلاف ص 96، 111، 143 [ص 104 احاديث مثنوى‌]

[بندگانى بين كه رشك انبياست‌]

548-

«سخت پنهان است و پيدا حيرتش‌

جان سلطانان جان در حسرتش‌

اشاره است بدين روايت:

انَّ للَّه عبَاداً لَيسُوا بانبيَاءَ لكن يَغبطُهُمُ النَّبيُّونَ وَ الشُهَدَاءُ لقُربهم وَ مَكَانَتهم عندَ اللَّه عَزَّ وَ جَلَ‌[2]. [1]

شرح بحر العلوم، طبع هند، دفتر سوم، ص 310 [ص 105 احاديث مثنوى‌]

______________________________ [1]

وَ رُويَ عَنْ عَليٍّ 7 أَنَّهُ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّه 6 و سلم: إذَا تَقَاضَى إلَيْكَ رَجُلَان فَلَا تَقْض للْأَوَّل حَتَّى تَسْمَعَ منَ الْآخَر، فَإنَّكَ إذَا فَعَلْتَ ذَلكَ تَبَيَّنَ لَكَ الْقَضَاءُ.

قَالَ عَليٌّ 7: فَمَا زلْتُ بَعْدَهَا قَاضياً.

وَ قَالَ لَهُ النَّبيُّ 6 و سلم: اللَّهُمَّ فَهِّمْهُ الْقَضَاء.

من لا يحضره الفقيه ج 3 13 باب آداب القضاء ح 3238.

از على 7 نقل شده كه رسول خدا 6 و سلم فرمود: وقتى دو نفر متخاصم به داورى پيش تو آمدند داورى مكن تا سخن نفر دوم را نيز بشنوى. آن گاه كه چنين كنى امر داورى بر تو روشن گردد.

و حضرت على 7 فرمود: پس از اين بود كه ديگر قاضى گشتم.

و رسول خدا 6 و سلم فرمود: خداوندا، فهم داورى و قضاوت را به او عطا كن.

عَنْ أَبي جَعْفَرٍ 8 قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّه صَلَّى اللَّهُ عَلَيْه وَ آله وَ سَلَّمَ: الْمُتَحَابُّونَ في اللَّه يَوْمَ الْقيَامَة عَلَى أَرْض زَبَرْجَدَةٍ خَضْرَاءَ في ظلِّ عَرْشه عَنْ يَمينه وَ كلْتَا يَدَيْه يَمينٌ وُجُوهُهُمْ أَشَدُّ بَيَاضاً وَ أَضْوَأُ منَ الشَّمْس الطَّالعَة يَغْبطُهُمْ بمَنْزلَتهمْ كُلُّ مَلَكٍ مُقَرَّبٍ وَ كُلُّ نَبيٍّ مُرْسَلٍ، يَقُولُ النَّاسُ: مَنْ هَؤُلَاء؟ فَيُقَالُ: هَؤُلَاء الْمُتَحَابُّونَ في اللَّه.

كافى ج 2 ص 126 باب الحب في الله و البغض في الله ح 7.

اما باقر 7 از رسول خدا (كه درود خدا بر او و خاندانش باد) نقل مى‌كند كه فرمود: كسانى كه به خاطر خدا يكديگر را دوست مى‌دارند در روز رستاخيز در سايه عرش و سمت راست آن و در مقام قرب الهى بر زبرجدى سبز رنگ و با صورت‌هاى سفيد و نورانى‌تر از خورشيد تابنده قرار مى‌گيرند كه هر فرشته و پيامبر مرسلى بر منزلت و جايگاه آنان غبطه مى‌خورند.

مردم مى‌پرسند: اينان كيانند؟ در پاسخ مى‌گويند: اينان كسانيند كه براى خدا به هم عشق مى‌ورزند.


[1] - از على( ع) نقل شده كه فرمود وقتى دو نفر متخاصم به داورى پيش تو آمدند به شرطى سخن نفر اول را بشنو كه سخن نفر دوم را نيز بشنوى. آن گاه خواهى ديد كه چگونه بايد در مورد هر دو قضاوت كرد.

[2] - خداوند بندگانى دارد كه هر چند پيامبر نيستند اما به خاطر تقرب و موقعيتى كه در نزد خداى- عز و جل- دارند، پيامبران و شهدا به حالشان غبطه مى‌خورند.

نام کتاب : احاديث و قصص مثنوى نویسنده : فروزانفر، بديع الزمان    جلد : 1  صفحه : 341
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست