responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : احاديث و قصص مثنوى نویسنده : فروزانفر، بديع الزمان    جلد : 1  صفحه : 335

[ناقص تصميمهاى ما خداست‌]

529-

«او دلت را بر دو صد سودا ببست‌

بى‌مرادت كرد و پس دل را شكست‌

چون شكست او بال آن راى نخست‌

چون نشد هستى بال اشكن دُرست‌

مستفاد از گفته مولاى متقيان على 7 است كه آن را در ذيل شماره (293) آورده‌ايم. [1] [ص 101 احاديث مثنوى‌]

[جنّت آسان دست نايد رو بكوش‌]

530-

«بى‌مرادى شد قلاووز بهشت‌

حُفَّت الجَنّه شنو اى خوش سرشت‌

اشاره به حديثى است كه در ذيل شماره (319) ذكر كرديم. [2] [ص 101 احاديث مثنوى‌]

[ «هان مُراداتت همه اشكسته پاست!»]

531-

«كه مُراداتت همه اشكسته پاست‌

پس كسى باشد كه كام او رواست‌

به ذيل شماره (293) رجوع كنيد. [3] [ص 101 احاديث مثنوى‌]

[با غُل و زنجير در جنّت شدن!]

532-

«ديد پيغمبر يكى جَوقى اسير

كه همى‌بردند و ايشان در نفير

مأخذ آن حديثى است كه در ربيع الابرار، باب التعجب نقل شده است:

وَ عَنهُ 6 عَجَبَ رَبُّنَا من قَومٍ يُقَادُونَ الَى الجَنَّة فى السَّلَاسل وَ هُم كَارهُونَ‌[1].

و بعضى از شارحان مثنوى مضمون آن را با گفت و گوى بنى قريظه و كعب بن اسد مناسب شمرده‌اند و آن قصه را در سيره ابن هشام، ج 3، ص 259 مى‌توان ديد.

[ص 125 قصص مثنوى‌]

______________________________ [1] با گفته مولاى متقيان على 7 مناسبت دارد:

عَرَفْتُ اللَّهَ سُبْحَانَهُ بفَسْخ الْعَزَائم وَ حَلِّ الْعُقُود وَ نَقْض الْهمَم (1).

نهج البلاغه ص 511 ح 250 شرح نهج البلاغه، ج 19، ص 84 [ص 52 احاديث مثنوى‌] (1) از آنجا خداى سبحان را شناختم كه مى‌بينم اراده‌ها، پيمانها و تصميمات (بندگان خدا) فسخ، لغو و شكسته مى‌شود.

[2] اشاره به حديث ذيل است:

حُفَّت الجَنَّةُ بالمَكَاره وَ حُفَّت النَّارُ بالشَّهوَات (1).

روضة الواعظين ج 2 ص 421 و مجموعه ورام ج 1 ص 190 مسلم، ج 8، ص 143، مسند احمد، ج 2، ص 380، جامع صغير، ج 1، ص 147 و كنوز الحقائق، ص 57 و با لفظ: حجبت- شرح نهج البلاغة ج 10 ص 17 جامع صغير، ج 1، ص 145 كنوز الحقائق، ص 56. [ص 59 احاديث مثنوى‌] (1) بهشت به كارهاى سخت و ناخوشايند پوشيده است و جهنم به تمايلات و شهوات. (براى رسيدن به بهشت بايد سختيها را تحمل كرد و جهنّم جايگاه كسى است كه تسليم شهوتها شده است.)

[3] با گفته مولاى متقيان على 7 مناسبت دارد:

عَرَفْتُ اللَّهَ سُبْحَانَهُ بفَسْخ الْعَزَائم وَ حَلِّ الْعُقُود وَ نَقْض الْهمَم. (1)

نهج البلاغه ص 511 ح 250 شرح نهج البلاغه، ج 19، ص 84 [ص 52 احاديث مثنوى‌] (1) از آنجا خداى سبحان را شناختم كه مى‌بينم اراده‌ها، پيمانها و تصميمات (بندگان خدا) فسخ، لغو و شكسته مى‌شود.


[1] - از رسول خدا6 نقل شده كه خداوند از گروهى در شگفت است كه آنان را با غل و زنجير به بهشت مى‌برند! و اين( اسارت) برايشان ناخوشايند است.

( اشاره به كفارى است كه اسير مسلمانان شده بودند.)

نام کتاب : احاديث و قصص مثنوى نویسنده : فروزانفر، بديع الزمان    جلد : 1  صفحه : 335
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست