سفينة البحار، ج 1، ص 53 و بحار الأنوار ج 42 ص 155.
بوهاى خوش بهشت از جانب قَرَن (سرزمينى از يمن كه اويس از آن
برخاسته است.) مىوزد، وه چقدر شوق ديدارت را دارم اى اويس قرنى، هر كه او را
ملاقات كرد سلام مرا به او برساند.
[1] - بدانيد ايمان از يَمَن برخاسته و حكمت به يمن
منسوب است و بوى خدايتان را از جانب يمن مىشنوم.( اشاره به اويس قرنى و ايمان و
اخلاص اوست.)
[3] - بوهاى خوش بهشت از جانب قَرَن( سرزمينى از يمن كه
اويس از آن برخاسته است.) وزيده است.
[4] - سين بلال( در گفتن اسهَدُ به جاى اشهَدُ) در نزد
خدا به منزله شين است.
[5] - رسول خدا6 در فتح مكه، به بلال دستور داد بر
بام كعبه اذان گويد. بلال اطاعت كرد. حارث بن هشام و صفوان بن اميه هر دو نشسته
بودند و با هم گفت و گو مىكردند يكى از آن دو به ديگرى گفت اين حبشى را نگاه كن!(
بهتر از او كسى براى اذان گفتن نبود؟) ديگرى جواب داد قطعاً با خواست و رضايت خدا
بوده است و گر نه شخص ديگرى انتخاب مىشد.