... واضح است كه شكايت نى يا مولانا را كسى
مىتواند بشنود و فهم كند كه خود درد مهجورى كشيده و سينهاى به زخم هجران پاره
پاره داشته باشد. و جمله «مَنْ لَمْ يَذُقْ لَمْ يَدْر و به تعبير ديگر: لَمْ
يَعْرفْ»[1] اشارتى بدين
معنى تواند بود. و ظاهراً مضمون اين بيت مقتبس است از اين روايت: «يوسف بن الحسين
در نزديك خوّاص شد و چند روز بود تا از عيادت و تعهد او غافل مانده بود. وى را گفت
هيچ چيزت آرزو مىكند؟ گفت پاره جگر بريان آرزو همى كند.» ترجمه رساله قشيريّه،
بنگاه ترجمه و نشر كتاب ص 530 [ص 11 شرح مثنوى].
[غرق آب و نعره هل من مزيد]
2-
«هر
كه جز ماهى ز آبش سير شد
هر كه بى روزى است روزش دير شد
... حكايت ذيل در بيان اين نكته نمودارى قوى
است: «نقل است كه يحيى معاذ- رحمة اللّه عليه- نامهاى نوشت به بايزيد. گفت چه
گويى در كسى كه قدحى شراب خورد و مست ازل و ابد شد؟ بايزيد جواب داد كه من آن
ندانم. آن دانم كه اينجا مرد هست كه در شبانروزى درياهاى ازل و ابد در مىكشد و
نعره هَلْ مِنْ مَزِيدٍ مىزند.» تذكرة الاولياء
عطار، ليدن، ج 1، ص 143 [ص 22 شرح مثنوى]
[1] - كسى كه( چيزى را) نچشيده است،( آن را) در نيافته
يا نشناخته است.