نام کتاب : مفردات نهج البلاغه نویسنده : قرشی، سید علی اکبر جلد : 1 صفحه : 378
مادّه
چهار مورد در «نهج» يافته است: «اللهم داحى المدحّوات
و داعم المسموكات... اجعل شرائف صلواتك و نوامى بركاتك على محمد عبدك و رسولك...»
خ 72، 100، خدايا، اى گسترنده گستردهها و نگاهدارنده نگاه داشتهها، صلوات افضل و
بركات زياد شونده خودت را بر محمد بنده و رسولت 6 قرار بده،
منظور از «مدحوات» قطعههاى گسترده زمين و از «مسموكات» آسمانهاى برافراشته و نگاه
داشته شده است. در خ 91 درباره زمين فرموده: «مدحّوة
فى لجّة تيّاره» يعنى گسترده شده بر روى درياى موّاج كه منظور مواد مذاب
زمين است و سطح زمين بر روى آن گسترده است. «آداح» جمع «ادحىّ» بر وزن لجّى و آن
محل تخم گذارى شتر مرغ و از «دحو» است كه شتر مرغ آنرا با پاى خود مىگسترد و
مىسازد و آن فقط يكدفعه در «نهج» ديده مىشود چنانكه: درباره اهل جاهليت فرموده: «لا فى الدين يتفقهون و لا عن الله يعقلون كقيض بيض فى اداح
يكون كسرها وزرا و يخرج حضانها شرّا» خ 166، 240. يعنى آنها نه در دين دانا
بودند و نه از اوامر خدا چيزى مىفهميدند مانند شكستن تخمى در آشيانه كه شكستن آن
گناه است و نگاه داشتناش شرّ به وجود مىآورد كه ممكن است تخم افعى باشد. اداح
مخصوص شتر مرغ است آنحضرت به طور مجاز آنرا در آشيانههاى مرغ قطا به كار برده
است، انسان چون تخمها را در آشيانه مرغ قطا ديد شكستن آنها گناه است ولى شايد تخم
افعى باشد كه اگر نشكند فردا افعى به وجود آيد، آدم جاهل و جاهلى مانند آنست كه
اذيّت كردنش گناه است و اگر همانطور هم بماند فردا جنايتكارى خواهد شد، امام 7 به يارانش فرموده: شما چنان نباشيد، خواننده محترم تو در ترجمه ناقص من دقت
نكن بلكه در كلام معجز مانند امام 7 دقّت فرما. اين كلام در «بيض» نيز
گذشت. ظاهرا تقدير كلام امام 7 چنين است: «مثلهم كقيض بيض...».
دخر
ذلت.
خوارى. داخر: ذليل و خوار. و آن فقط يكبار در «نهج» هست.
درباره
خداى سبحان فرموده: «لم يخلق ما خلقه لتشديد سلطان و
لا تخوّف من عواقب
نام کتاب : مفردات نهج البلاغه نویسنده : قرشی، سید علی اکبر جلد : 1 صفحه : 378