نام کتاب : مفردات نهج البلاغه نویسنده : قرشی، سید علی اکبر جلد : 1 صفحه : 207
است و در
تعريف اسلام فرموده: «و لا انقطاع لمدّته و لا عفأء
لشرايعه و لا جذّ لفروعه و لاضنك لطرقه» خ 198، 314، انقطاعى بر مدتش و
كهنه شدن بر احكامش و شكسته شدن بر فروعش و تنگى بر راههايش وجود ندارد.
جذل
(بر وزن
شرف) فرح و شادى و بر وزن جذول به معنى ثبات است و آن تنها يكبار در كلام آنحضرت
آمده است، در رابطه با اغواء شدن آدم 7 بوسوسه شيطان فرموده: «فباع اليقين بشكّه و العزيمة بوهنه و استبدل بالجذل و جلا و
بالاغترار ندما» خ 1، 43 يقين خدائى را به شك شيطان فروخت و ثبات را با سست
كردن او از دست داد، شادى و راحت را با خوف و ترس عوض كرد، و با فريب شيطان به
ندامت افتاد.
جذم
(بر وزن
عقل) قطع كردن به سرعت:
«جزم
الشىء جذما: قطعه بسرعة»
مرض جذام
را (نعوذ باللّه منه) از آن جذام گويند كه گوشت بدن در اثر آن تكه تكه مىافتد، از
اين ماده فقط دو مورد در «نهج» آمده است مىفرمايد: خداوند رسول خويش را در وقتى
فرستاد كه مردم در فتنهها بودند، ريسمان دين پاره شده و ستونهاى يقين متزلزل گشته
و اصول عقائد مختلف شده بود: «و الناس فى فتن انجذم
فيها حبل الدين و تزعزعت سوارى اليقين و اختلف النّجر» خ 2، 46 و راجع به
بىاعتنائيش به دنيا فرموده: «و اللّه لدنياكم هذه
اهون فى عينى من عراق خنزير فى يد مجذوم» حكمت 236 به خدا قسم دنياى شما در
نظر من از روده بزرگ خوكى كه در دست آدم مجذوم باشد، بىارزشتر است. عراق به كسر
اوّل تطبيق مىشود به روده بزرگ كه بيرون اندازند در لغت آمده: «العراق من الحشاء:
فوق السّرة معترضا بالبطن» و به ضمّ اول: استخوانى كه گوشتش خورده شده است روايت
«نهج» با فتح اوّل است.
جرء
جرأة به
معنى اقدام و هجوم است گويند: «هو اجرء من اسامة» او در اقدام به كارى از شير پر
جرئتتر است، هفت مورد از اين ماده در «نهج» آمده است آن با افعال و تفعيل متعدى
مىشود: «يا ايّها الانسان ما جرّأك على ذنبك و ما
غرّك بربكّ»... و تواضعت من ضعيف ما اجرأك على معصيته» خ 223، 344.
جرب
تجربه:
امتحان بعد از امتحان:
«جرّبه
تجريبا و تجربة: اختبره و امتحنه
نام کتاب : مفردات نهج البلاغه نویسنده : قرشی، سید علی اکبر جلد : 1 صفحه : 207