نام کتاب : نقد شبهات پيرامون قرآن كريم نویسنده : معرفت، محمد هادى جلد : 1 صفحه : 50
امروز در
برابر فرمان خدا هيچ نگاهدارندهاى نيست؛ مگر كسى كه [خدا بر او] رحم كند. و موج
ميان آن دو حايل شد و [پسر] از غرق شدگان گرديد.
و
گفته شد: اى زمين! آب خود را فرو بر، و اى آسمان، [از باران] خوددارى كن. و آب
فروكاست و فرمان گزارده شده و [كشتى] بر جودى[1]
قرار گرفت و گفته شد: «مرگ بر قوم ستمكار».
و
نوح پروردگار خود را آواز داد و گفت: پروردگارا، پسرم از كسان من است، و قطعاً
وعده تو راست است و تو بهترين داورانى.
فرمود:
اى نوح او در حقيقت از كسان تو نيست، او [داراى] كردارى ناشايسته است. پس چيزى را
كه بدان علم ندارى از من مخواه. من به تو اندرز مىدهم كه مبادا از نادانان باشى.
گفت:
پروردگارا، من به تو پناه مىبرم كه از تو چيزى بخواهم كه بدان علم ندارم، و اگر
مرا نيامرزى و به من رحم نكنى از زيانكاران باشم.
گفته
شد: اى نوح: با درودى از ما و بركتهايى بر تو و بر گروههايى كه با تواند، فرود
آى. و گروههايى هستند كه به زودى برخوردارشان مىكنيم، سپس از جانب ما عذابى
دردناك به آنان مىرسد.
تورات
و عبرتهاى ناگفته
داستان
نوح همانند رويدادهاى ديگر تاريخى كهن در هاله انبوهى از خرافات كهن آمده، بدون آن
كه بر عبرتگاههاى آن انگشت تأكيد نهاده باشد. در بيشتر موارد اين نقاط عطف را به
فراموشى سپرده؛ اما قرآن از آنجا كه كتاب هدايت و عبرت است از رويدادهاى تاريخى
نكته بر مىدارد و از درخت كهن حيات بشرى بهترين ميوهها را بر مىچيند، تا انسان
امروز به بركت آنها در روزهاى اكنون خويش با شادمانى و خوشى زيست كند.
تورات،
موضوع همسر و پسر نوح را كه در اثر عملكرد بد خويش مشمول عذاب شدند به فراموشى
سپرده است. اين خود درس عبرت بزرگى است كه انسان
[1] . ابو مسلم اصفهانى مىگويد: جودى هر كوه و زمين
سخت را گويند.
نام کتاب : نقد شبهات پيرامون قرآن كريم نویسنده : معرفت، محمد هادى جلد : 1 صفحه : 50