نام کتاب : نقد شبهات پيرامون قرآن كريم نویسنده : معرفت، محمد هادى جلد : 1 صفحه : 48
داستان
طوفان در تورات
داستان
طوفان در سفر تكوين[1] به تفصيل و
به گونهاى اساطيرى آمده و در آن چيزهايى ديده مىشود كه خردپذير و متناسب با
واقعيات زندگى نيست، چه رسد به رمز و رازهاى حكمتآميز جهان وجود.
در
آن آمده است:
قوم
نوح به فساد و تباهى گراييدند و زمين را به فساد كشيدند، پس خدا بر ايشان غضب
فرمود و از زبان نوح به نابودى به وسيله طوفانى سخت تهديدشان كرد، اما اعتنا
نكردند و همچنان به بيهودگى و بيداد در بلاد ادامه دادند. و چون سن نوح به ششصد
سالگى رسيد خداوند او را فرمود تا كشتى را بسازد (با 300 ذراع طول و 50 ذراع عرض و
30 ذراع ارتفاع). پس طوفان در گرفت و چشمههاى زمين جوشيدند و باران سخت باريدن
گرفت تا چهل روز، آب همچنان بالا مىآمد و سطح زمين را فرا مىگرفت، تا آن كه
قلههاى كوههاى بلند را در همه نواحى زمين پوشاند و از بلندترين قله نيز پانزده
ذراع بالاتر رفت. و بدين سان گياه و آدمى از ميان رفت و هر جاندارى بر روى زمين
بود از چهارپايان و چرندگان و خزندگان و جنبدگان و حتّى مرغان آسمان مردند. و
طوفان صد و پنجاه بامداد ادامه داشت، كه نوح و خاندان و كسانش و هر آن كه همراه او
در كشتى بود، بر سطح آب مىگرديدند تا آن كه آب فرو كشيد. پس كشتى نوح بر كوه
«آرارات» در ارمنستان به زمين نشست و از كشتى فرود آمدند و نوح 350 سال ديگر
بزيست.
بدين
گونه براساس آنچه در اصحاح نهم تورات، شماره 28 آمده، نوح 950 سال عمر كرد. آنها
كه نوح در كشتى با خود همراهشان كرده بود- بجز خانواده و كسان خود- جفتهايى از همه
گونههاى جانداران بودند تا نسلشان منقرض نگردد:
«و
از همه بهائم پاك ... و از پرندگان آسمان نيز هفت هفت نر ماده را تا نسلى روى زمين
نگاه دارى[2]».