اكتفاء: در
مورد دو چيز است كه بين آنها تلازم و ارتباط است. پس به يكى از آنها اكتفا
مىشود و به خاطر نكتهاى، ديگرى حذف شود. الْحَرَّ وَ سَرابِيلَ تَقِيكُمْ (نحل/ 81) يعنى «الحَرّ و البَرد» (حَرّ= گرما)
فقط ذكر شده است؛ چون در زمان نزول آيه خطاب به عرب است و بلاد آنها گرم است.
احتباك:
لطيفترين ايجاز حذف است. حذف آن قسمت از جمله اول كه در جمله دوم نظيرش آمده است
يا بالعكس. أَمْ يَقُولُونَ افْتَراهُ قُلْ إِنِ افْتَرَيْتُهُ فَعَلَيَّ
إِجْرامِي وَ أَنَا بَرِيءٌ مِمَّا تُجْرِمُونَ (هود/ 35)
تقدير آيه اين است: «ان افتريته فَعَلَىَّ اجرامى و أنتم برآء منه، وَ عليكم
اجرامكم وَ أنا برىء مما تجرمون»
اختزال:
كلام مختصر و مفيدى كه جاى حذف ندارد و خود در نهايت اختصار و ايجاز است، مانند
الْأَمْرُ مِنْ قَبْلُ وَ مِنْ بَعْدُ (روم/ 4) يعنى «لله الامر من قبل
الغلبة و من بعده» (معرفت، همان، صص 467- 462) استاد معرفت در اين بخش اقسام ديگرى
مانند: حسن تخلص، اقتضاب، تتميم، استخدام، مذهب كلامى، اقسام جدل را با شواهد كافى
ارائه مىدهند. (همان، ج 5، صص 491- 483)
اعجاز
علمى
يكى
ديگر از وجوه اعجاز قرآن كه البته تاريخ كُهنى ندارد، «اعجاز علمى» است. براى بيان
معناى اعجاز علمى در ابتدا تعريفى از نوعى تفسير با عنوان «تفسير علمى» كه در همين
راستاست، مىپردازيم. ذهبى مىگويد: «تفسير علمى، تفسيرى است كه اصطلاحات علمى را
در عبارات قرآنى تحكيم مىكند و مفسّر تلاش مىكند علوم مختلف و ديدگاههاى فلسفى
را از قرآن استخراج نمايد.» (ذهبى، 1381 ق، ج 2، ص 474)
البته
دربارهى اعجاز علمى قرآن، دانشمندان متقدم و متأخر همداستان نيستند. علامه
طباطبايى (ره) در تفسير گرانسنگ «الميزان» به تفسير علمى قرآن كريم روى خوش نشان
نمىدهد. ايشان آيات «تفكر»، «تعقُّل» قرآن را يادسپارى مىنمايد، اما از آنجا كه
هدف قرآن، «هدايت» بشريت است، گاهى براى رسيدن به اين هدف به نكات علمى در آيات
اشاره شده است. (طباطبايى، 1360، ص 94 و 93 و نيز طباطبايى، 1417 ق، ج 1، صص 8- 7)
علامه در بيانى جامع راههاى درك حقايق قرآن و مقاصد آن را به دو دسته تقسيم
مىكند: يكى بحث