responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : قصه در قرآن نویسنده : معرفت، محمد هادى    جلد : 1  صفحه : 156

و نبو[1] فرمانروايى آنان را گرامى مى‌دارند و سلطنت آنان را به جان و دل خواستارند. هنگامى كه من به آرامش به بابل درآمدم، با سرور و شادمانى، كاخ شاهى را جايگاه فرمانروايى قرار دادم. مَرْدوك‌[2]، خداى بزرگ، دل مردم بابل را بر آن داشت تا مرا پذيرا باشند. من هر روز به ستايش او همت گماشتم. سپاه بى‌شمار من، بى‌مزاحمت در ميان شهر بابل حركت كرد. من به هيچ كس اجازه ندادم كه سرزمين سومر و آكد را دچار هراس كند. من نيازمندى‌هاى بابل و همه پرستشگاه‌هاى آن را در نظر گرفتم و در بهبود وضعشان كوشيدم. من يوغ ناپسند مردم بابل را برداشتم و خانه‌هاى ويران آنان را آباد كردم. من به بدبختى‌هاى آنان پايان بخشيدم. مردوك، خداى بزرگ، از كردارم خشنود شد و عنايت او شامل من گرديد. من كورش شاه هستم؛ همان كه مردوك او را ستايش كرد و نيز كمبوجيه، فرزندم كه از نسل من است و همه سپاهم، پس بركات او شامل همه ما شد. همه شاهانى كه در بارگاه‌هاى خود بر تخت نشسته‌اند، در سراسر چهار گوشه جهان، از درياى زبرين تا درياى زيرين و همه شاهان سرزمين باختر كه در خيمه‌ها مسكن داشتند، مرا خراجى گران آوردند و در بابل بر پايم بوسه زدند.

شهرهاى آشور و شوش و آگاده و اشنونا و شهرهاى زمبان و مورنو و در، تا ناحيه سرزمين گوتيوم، شهرهاى مقدس آن سوى دجله را- كه مدتى طولانى پرستشگاه‌هايشان دستخوش ويرانى بود- تعمير كردم و پيكره خدايانى را كه جايگاه آنها در ميان آنان بود، به جاى خودشان‌


[1] .« بَعْل» نزد بابليان نام آفريننده متعال و« نبو» نام مدبّرى است كه به فرمان خداى تعالى، امور جهان راتدبير مى‌كند.

[2] .« مردوك» نام بزرگ‌ترين خداى معبد بابل و نيز نمادى از پروردگار جهانيان بود.

نام کتاب : قصه در قرآن نویسنده : معرفت، محمد هادى    جلد : 1  صفحه : 156
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست