نام کتاب : قصه در قرآن نویسنده : معرفت، محمد هادى جلد : 1 صفحه : 154
آنچه به
يقين مىتوان گفت، اين است كه كورش، زيبا و خوش اندام بوده است و پارسيان تا آخرين
روزهاى دوره هنر باستانى خويش، وى را نمونه زيبايى اندام مىدانستند.[1]
همچنين وى مؤسس سلسله هخامنشى يا سلسله «شاهان بزرگ» است كه در نامدارترين دوره
تاريخ ايران، بر آن سرزمين سلطنت مىكردند. افزون بر اين، كورش سربازان مادى و
پارسى را چنان منظم ساخت كه به صورت قشون شكست ناپذيرى درآمدند. بر سارديس و بابل
مسلط شد و فرمانروايى اقوام سامى را بر باختر آسيا چنان پايان داد كه تا هزار سال
پس از آن، ديگر نتوانستند دولت و حكومتى بسازند. تمام كشورهايى را كه قبل از وى
تحت تسلط آشور و بابل و ليديا و آسياى صغير بودند، ضميمه پارس ساخت و از مجموع
آنها يك دولت شاهنشاهى و امپراطورى ايجاد كرد كه بزرگترين سازمان سياسى قبل از دولت
روم قديم و يكى از خوش ادارهترين دولتهاى همه دورههاى تاريخى به شمار مىرود.
آن
گونه كه از افسانهها بر مىآيد، كورش از كشورگشايانى بوده است كه مردم او را بيش
از هر كشورگشاى ديگر دوست داشتند. او پايههاى سلطنت خود را بر بخشندگى و خوى نيكو
قرار داده بود. دشمنان وى از نرمى و گذشت كورش آگاه بودند و به همين جهت در جنگ با
او مانند جنگجويى نبودند كه با نيروى نوميدى مىجنگد و مىداند چارهاى نيست جز
اينكه بكشد يا خود كشته شود.
يكى
از اركان سياست و حكومت وى آن بود كه براى ملل و اقوام گوناگونِ
[1] . ويل دورانت در وصف ايرانيان مىنويسد:« چنان به
نظر مىرسد كه پارسيان زيباترين ملتهاى خاورنزديك، در روزگار باستانى بودهاند.
تصاوير برجاى مانده در آثار تاريخى نشان مىدهد كه آن مردم، داراى اندام متناسب و
نيرومند بوده و بر اثر زندگى در نقاط كوهستانى، سختى و صلابت داشتهاند، ولى ثروت
فراوان طبع آنان را لطيف كرده بود. در سيماى ايشان آثار تقارن مطبوعى ديده مىشد و
مانند يونانيان، بينى كشيده داشتند و در اندام و هيبت ايشان، آثار نجابت مشهود
بود.»
وى سپس به توصيف لباسهاى زيبا،
آراسته و با شكوه آنان مىپردازد( تاريخ تمدن، ج 1، ص 413).
نام کتاب : قصه در قرآن نویسنده : معرفت، محمد هادى جلد : 1 صفحه : 154