نام کتاب : قصه در قرآن نویسنده : معرفت، محمد هادى جلد : 1 صفحه : 112
با گذر از
پايتخت گرجستان، تفليس، وارد سرزمين آذربايجان مىشود. در آنجا رود «أيورا»- كه
سرچشمه آن نيز در گرجستان است- به رود كورا مىپيوندد، سپس اين رود بزرگ به سوى
جنوب شرقى حركت مىكند و به دريا مىريزد.
بنابراين
كسانى كه در اين منطقه مىزيستند، به سبب حاصلخيزى زمين و فراوانى آب، زندگى مرفه
و پر رونقى داشتند. تنها دغدغه آنان، اقوام وحشىاى بود كه در آن سوى كوهها به سر
مىبردند و گاه و بىگاه، آنان را غارت مىكردند. اين گروه غارتگر براى ديگر
مناطق، مانند ارمنستان و گرجستان نيز تهديد شمرده مىشدند.
يأجوج
و مأجوج
قرآن
كريم اين عنوان را بر نژادهاى وحشى بشر در زمان ذوالقرنين اطلاق كرده است:
«قالُوا يا ذَا الْقَرْنَيْنِ إِنَّ يَأْجُوجَ وَ مَأْجُوجَ مُفْسِدُونَ فِي
الْأَرْضِ فَهَلْ نَجْعَلُ لَكَ خَرْجاً عَلى أَنْ تَجْعَلَ بَيْنَنا وَ
بَيْنَهُمْ سَدًّا ...»[1].
جغرافياى
انسانى در پى شناسايى چگونگى سكونت اين گروههاست و با مطالعه وبررسى زنجيره نژادى
آنان در ميان نژادهاى بشرى، به دنبال دورانى از تمدن بشر است كه يأجوج ومأجوج در
آن مىزيستند.
برخى
از بررسىها نشان مىدهد كه ريشه يأجوج و مأجوج از فرزندان يافث بن نوح است و اين
نام از اجيج نار، به معناى شرارههاى آتش، گرفته شده است. اين عنوان استعارى،
اشاره به فراوانى و خشونت آنان دارد.
برخى
از نكته سنجان در بحث ريشه نژادى آنان گفتهاند: ريشه مغول و تاتار به شخصى بر
مىگردد كه به آن «ترك» گفته مىشده است. او همان كسى است كه ابوالفداء او را
«مأجوج» ناميده است. از اين گفته روشن مىشود كه مقصود از