نام کتاب : قرآن و فرهنگ زمانه نویسنده : معرفت، محمد هادى جلد : 1 صفحه : 74
كردم تنها
در صورت [ارتكاب] گناهى آشكار مىتوان او را طلاق داد.[1]
صدوق با سند خود از امام صادق عليه السلام نقل مىكند كه فرمود:
خدا
رحمت كند بندهاى را كه ميانه خود و همسرش را نيكو كند؛ زيرا خداى- عزوجل- اختيارش
را در دست شوهر قرار داده و وى را قيّم بر او دانسته است.[2]
قاضى ابن برّاج قواميت را در اينجا، برپاداشتن حقوق واجب زن بر مرد تفسير كرده و
گفته خداوند فرموده است: «الرِّجالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّساءِ»[3]؛
يعنى مردان برپاداران حقوقى هستند كه زنان بر ايشان دارند.[4]
معناى آيه «وَ عاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ»[5]
نيز همين است كه با آيه ديگر تأكيد شده است: «وَ
لَهُنَّ مِثْلُ الَّذِي عَلَيْهِنَّ بِالْمَعْرُوفِ»[6].
ابن
برّاج مىگويد:
يعنى
حق هريك از آن دو بر ديگرى به همان اندازه حق ديگرى بر اوست و هر دو حق واجب است.[7]
همچنين پيامبر صلى الله عليه و آله كسى را كه حقوق همسر خود را ضايع كند و جانب
او را رعايت نكند، لعن كرده، فرمود:
ملعون
است، ملعون است هر كس كه [حق] عيال خود را تباه كند.[8]
در حديث ديگرى فرمود:
همين
گناه بس كه مردى [حق] عيال خود را تباه سازد.[9]