نام کتاب : قرآن و فرهنگ زمانه نویسنده : معرفت، محمد هادى جلد : 1 صفحه : 44
يادش
مىآورد و شهادت او كامل مىشود. قاضى مىتواند- بلكه بايد- شاهد ديگر را احضار
كند و شهادت هريك را جزئى از شهادت بشمارد.
اين
كار واجب است؛ گرچه قضات به سبب بىاطلاعى، آن را اجرا نمىكنند.
اما
قاضى نمىتواند چنين روشى را براى شهادت مردان به كار گيرد، بلكه بايد آنها را از
يكديگر جدا كند و اگر يكى از دو شاهد كوتاهى كند يا فراموش كند، ديگرى نمىتواند
به يادش آورد. همچنين اگر شاهد مرد نكتهاى از جزئيات مؤثر در روشن شدن حقيقت را
فرو گذارد، شهادت او به تنهايى كافى و قابل اعتنا نيست و شهادت ديگرى نيز حتى در
صورت بيان آن نكته جزئى، كافى نيست.[1] درباره علت
اين ناهمگونى گفتهاند: اهتمام به امور مالى و داد و ستدها، از شؤون زن نيست و به
همين دليل حافظه او در اين گونه مسائل ضعيف است، اما در امور خانه كه با آن سر و
كار دارد، خوش حافظهتر از مرد است. از ويژگىهاى طبيعت بشر، چه زن و چه مرد، اين
است كه حافظهشان درباره مسائلى كه براى ايشان اهميت دارد و با آن بسيار سر و كار
دارند، قوى باشد.
اين
با فعاليتهاى اقتصادى امروزِ زنان غير مسلمان منافات ندارد؛ زيرا درصد آنان اندك
است و احكام همگانى دائر مدار وضعيت معمول و روال طبيعى است.[2]
آرى، زن نسبت به آنچه به خود او و شؤون زنانگى و جلوههاى زندگى باز مىگردد،
بيشترين اهتمام را دارد، در نتيجه كارايى حافظه و ديگر قواى عقلانى و جسمانىاش در
اين زمينه رشد و توانمندى مىيابد و به همين نسبت، در زمينههاى ديگر رو به سستى و
كاستى مىنهد.