نام کتاب : قرآن و فرهنگ زمانه نویسنده : معرفت، محمد هادى جلد : 1 صفحه : 27
دگرديسى و
فروپاشى زندگى بشرى و خطر نابودى و انقراض است كه هرگاه با اين اصل مخالفت شده،
بشريت را تهديد كرده و در نتيجه بنياد سرپرستى خانواده متزلزل شده يا از مسير اصلى
و فطرى خود منحرف شده است.
نيز
شايد از جمله دلايل آن، تمايل فطرى خود زن به لزوم وجود اين سرپرستى در خانواده
است؛ به گونهاى كه در همزيستى با مردى كه به وظايف مهم سرپرستى نمىپردازد و به
دليل نداشتن مهارتهاى لازم، اين وظيفه را به او (زن) مىسپارد، احساس محروميت،
كمبود، اضطراب و ناخوشبختى مىكند. اين واقعيتى است كه حتى زنان غوطهور در تاريكى
انحرافها نيز باور دارند.
همچنين
شايد به همين دليل، كودكانى كه در خانوادههاى بىبهره از سرپرستىِ پدر، به دلايلى
مانند ضعف شخصيت پدر در برابر سيطره مادر يا نداشتن پدر يا تولد نامشروع، پرورش
مىيابند، كمتر تعادل دارند و بيشتر دچار پريشانىِ روان و اعصاب يا اخلاق مىشوند.
همه
اينها از جمله دلايل حاكميت اصل خانواده در ساختار زندگى بشرى است؛ هرچند بشر،
خود، آن را نپذيرفته، به انكار و رد آن بپردازد.[1]
از آنچه گذشت در مىيابيم كه برترى يك درجهاى مرد بر زن، ناظر به سرپرستى مرد بر
خانواده است و اين سرپرستى به ويژگىهاى وجودى مرد و وظايفى باز مىگردد كه عرف
زندگى زناشويى بر عهده او مىگذارد. اكنون دوباره آيه را مرور مىكنيم: