نام کتاب : قرآن و فرهنگ زمانه نویسنده : معرفت، محمد هادى جلد : 1 صفحه : 21
فرهنگى كه
قرآن با آن به مبارزه برخاست
فرهنگ
حاكم بر جامعه عرب عصر نزول، فرهنگى به غايت منحط بود كه يك نمونه آن، جايگاه زن
در جامعه آن روز است. زن چنان زبون شمرده مىشد كه تنها ارزش وى در زندگى اجتماعى،
آن بود كه بازيچه مرد باشد. زن بهرهاى از ميراث و حق رأى نداشت و حسابى براى او
باز نمىكردند. هنگامى كه اسلام آمد، دست زن را گرفت و او را تا سرحد جايگاه والاى
انسانى و همپايه مرد در عرصه بلند انسانيت بالا برد و بدين ترتيب، سخت با آداب
عرب جاهلى درگير شد. با اين همه اينك گفته مىشود كه اسلام در خوار شمردن شأن زن،
از عادتها و رسوم جاهلى تأثير پذيرفته است. اين نوشتار نگاهى است گذرا به جايگاه
ارزشمند زن كه در پرتو تلاشهاى اسلام، بدان دست يافته است.
زن
و منزلت او در قرآن
قرآن
مىگويد:
«لِلرِّجالِ
نَصِيبٌ مِمَّا اكْتَسَبُوا وَ لِلنِّساءِ نَصِيبٌ مِمَّا اكْتَسَبْنَ»[1]؛
مردان را از آنچه به دست آوردهاند، بهرهاى است و زنان را از آنچه به دست
آوردهاند، بهرهاى.
«وَ
لَهُنَّ مِثْلُ الَّذِي عَلَيْهِنَّ بِالْمَعْرُوفِ وَ لِلرِّجالِ عَلَيْهِنَّ
دَرَجَةٌ»[2]؛ و
مانند همان [وظايفى] كه بر عهده زنان است، به طور شايسته، به نفع آنان [بر عهده
مردان] است.
هنگامى
كه قرآن از انسان- كه در حقيقتش، زن و مردى در كار نيست- سخن مىگويد، تنها از ذات
انسان سخن مىگويد كه زن و مرد در آن يكسان هستند.
هنگامى
هم كه قرآن از مقام انسان و برترى او بر بسيارى از آفريدهها، امانتهاى سپرده شده
به انسان و دميده شدن روح خدا در او سخن مىگويد و آن گاه كه