responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : قرآن و فرهنگ زمانه نویسنده : معرفت، محمد هادى    جلد : 1  صفحه : 191

و جاء يوم العيد في زينة

لمثل ذا فليعمل العاملون‌[1]

تاس‌دايل مى‌افزايد:

از حكايت‌هاى رايج عصر ما اين است كه دختر امرء القيس هنگامى كه شنيد فاطمه، دختر محمد صلى الله عليه و آله و سلم، اين آيه را مى‌خواند: «اقْتَرَبَتِ السَّاعَةُ وَ انْشَقَّ الْقَمَرُ»[2]، گفت: «اين قطعه از قصايد پدر من است كه پدرت از او گرفته و ادعا كرده كه خدا آن را نازل كرده است.»[3] دليل دروغ بودن اين افسانه آن است كه امرء القيس در سال 540 ميلادى، سى سال پيش از ولادت پيامبر (570 ميلادى) در گذشته است. اينك، اگر بدانيم فاطمه عليها السلام پنج سال پس از بعثت پيامبر (609 ميلادى) و در سال 614 ميلادى تولد يافته است، ميزان بى پايگى اين افسانه معلوم مى‌شود. اگر فاطمه عليها السلام اين آيه را در حضور جمعى خوانده باشد، دست كم بايد ده ساله بوده باشد. اگر فرض كنيم كه دختر امرء القيس هم هنگام مرگ پدر، حداقل ده ساله بوده، مى‌بايست هنگام شنيدن اين آيه، 94 سال داشته باشد؛ زيرا در سال 530 ميلادى متولد شده و سال 624 ميلادى آيه را شنيده است؛ در حالى كه در دوران جاهليت، كمتر زنى به اين سن مى‌رسيد.

احتمال قوى‌تر، آن است كه اين شعر [كه به امرء القيس نسبت داده شده‌] تضمين شعرى آيه قرآن است كه برخى ترانه سرايان عرب سروده‌اند و نظاير بسيارى دارد. شاهد آن، آوردن نام عيد در آن است كه از اصطلاحات خاص دوره اسلامى و پس از آن است و پيش از اسلام، سابقه نداشته است.[4]

اقتباس در شعر يا نثر، گستره بسيارى دارد كه به دو قسم مجاز و غير مجاز


[1] . اقتباس از آيه 61 سوره صافات.

[2] . قمر، 1.

[3] . مصادر الاسلام، ص 25- 29.

[4] . صاحب ديوان امرء القيس نيز آن را نقل نكرده است.

نام کتاب : قرآن و فرهنگ زمانه نویسنده : معرفت، محمد هادى    جلد : 1  صفحه : 191
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست