نام کتاب : قرآن و فرهنگ زمانه نویسنده : معرفت، محمد هادى جلد : 1 صفحه : 182
2. آيه «و
إن يكاد»
سخن
در باب آيه «وَ إِنْ يَكادُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَيُزْلِقُونَكَ
بِأَبْصارِهِمْ ...»[1]
مشابه آيه پيشين است. «زلق» به معناى لرزان است و «أزلقه»؛ يعنى او را از جاى خود
لغزاند و دور كرد. «مزلق» نيز به معناى جايى است لغزنده كه بر آن استقرار نتوان
داشت.
«ازلاق
با چشم» نيز تند و خشمگينانه نگريستن با نگاه پُر و تيز است به گونهاى كه وحشت
آفريند و او را از ترس، به عقب نشينى وا دارد.
«إن»
در آيه مخفف «إنّ» است؛ يعنى با شدت خشم و ترس و وحشتى كه در نگاه تند و تيز و
خشمگينانهشان به تو، وجود داشت، نزديك بود تو را از موضعت بلغزانند؛ به عبارت
ديگر، هنگامى كه آيات را مىخوانى و بتهايشان را به يك سو مىفكنى، آنها به دليل
شدت كينه و دشمنىشان، با نگاهى از گوشه چشم و آكنده از خشم، چنان مىنگرند كه
نزديك است تو را از پا بيندازند و ساقط كنند.[2]
اين آيه همانند اين سخن خداوند است: «وَ إِنْ كادُوا
لَيَسْتَفِزُّونَكَ مِنَ الْأَرْضِ لِيُخْرِجُوكَ مِنْها»[3]؛
نزديك بود تو را از سرزمين [خود، مكه] بلغزانند و بيرونت كنند.
نگاههاى
تند و چپ چپ آنها، نزديك بود پيامبر را از موضع استوارش متزلزل كرده؛ چنان بلغزد
كه توازن و ثبات حركت خويش را از دست دهد. اين تعبيرى بسيار رسا و بلند است كه عمق
كينه و خشم و شرارت آنان و عقدههاى نهفته در نگاههايشان را مىرساند؛ نگاههايى
مسموم و آتشين، همراه با سخنان زشت و دشنامها و افتراهايى بى رحمانه:
«وَ يَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ»[4].
دليل
ديگر بر عدم اشاره اين آيه به چشم زخم، آن است كه چشم زدن، هنگام ديدن منظرهاى
خوشايند است، نه منظرهاى نفرتانگيز و ناخوشايند. آيه صراحت دارد كه نگاههاى تند
كافران هنگامى بود كه با خشم و نفرت، قرآن را مىشنيدند، از