نام کتاب : قرآن و فرهنگ زمانه نویسنده : معرفت، محمد هادى جلد : 1 صفحه : 179
سخنى در
باب چشم زخم
گفتهاند:
از جمله شواهد تأثيرپذيرى قرآن از محيط عرب جاهلى، پذيرش تأثير چشم زخم است كه در
چند جاى قرآن ديده مىشود:
1.
در آيه 67 سوره يوسف: اين آيه از زبان يعقوب عليه السلام حكايت مىكند:
فرزندان
من، از يك در وارد نشويد، بلكه از درهاى مختلف وارد شويد و من از جانب خدا بى
نيازتان نمىكنم [و دفع شر نمىتوانم بكنم]. حكم تنها از آن اوست؛ بر او تكيه
دارم و همگان بايد بر او توكل كنند.[1] گويند:
يعقوب اين سخن را بدان جهت گفت كه مىترسيد چشم زخم به ايشان برسد؛ زيرا پسرانش
جمال و هيبت و شوكتى چشمگير داشتند؛ آن هم ده برادر.[2]
2. آيه معروف به «و إن يكاد»:
«وَ
إِنْ يَكادُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَيُزْلِقُونَكَ بِأَبْصارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا
الذِّكْرَ وَ يَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ. وَ ما هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ
لِلْعالَمِينَ»[3]؛
آن گاه كه كافران آيات قرآن را مىشنيدند و مىگفتند:" او ديوانه است"،
نزديك بود كه با نگاه خود، تو را هدف قرار دهند؛ حال آن كه قرآن، جز ذكرى براى
جهانيان نيست.
گفتهاند:
«ليزلقونك»؛ يعنى تو را چشم بزنند. طبرسى گويد:
مفسران،
همه، بر اين باورند كه مراد از آيه همين معناست.[4]
3. آيه «وَ مِنْ شَرِّ حاسِدٍ إِذا حَسَدَ»[5].
گفتهاند: يعنى از شر دو چشمانش.[6] ابن ابى
عمير نيز روايت كرده است كه امام فرمود: «آيا نديدى كه با چشمان باز نگاه مىكند؟
اين،
همان چشم زخم است.»[7] سخن در
اينجا، از دو جهت مطرح مىشود: