responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : قرآن و فرهنگ زمانه نویسنده : معرفت، محمد هادى    جلد : 1  صفحه : 16

عرب- كه امروزه بى ارزش است- منطبق است.

دليل اصلى اينان، تكلّم به «لسان قوم» است كه لازمه آن، پذيرش بار محتوايى واژگان است؛ زيرا واژگان كاربردى هر قوم، دربردارنده فرهنگ آن قوم مى‌باشد و كاربرد آن به معناى پذيرش فرهنگ حاكم بر آن جامعه است.

ولى چنان كه خواهيم گفت، واژگان كاربُردى در عرف هر لغت، تنها نام و نشان براى مفاهيمى است كه ميان گوينده و شنونده رد و بدل مى‌شود و هرگز نمى‌تواند نشان‌گر پذيرش انگيزه واضع لغت باشد.

اساساً هنگام كاربرد واژگان، به انگيزه واضع توجه نمى‌شود؛ يا به كلى، اين انگيزه روشن نيست و استعمال كنندگان، فقط براى نام و نشان، آن را به كار مى‌برند.

اكنون چند نكته را در همين راستا يادآور مى‌شويم:

1. مجارات در استعمال‌

مجارات در استعمال به معناى هم‌سويى در كاربرد واژگان رايج در عرف هر زبان است. هركس براى سخن گفتن با زبان يك قوم، بايستى در كاربرد واژگان، هم‌گام با آن قوم حركت كند، تا تفاهم ممكن گردد. اين هم‌گامى در كاربرد واژگان، نشان‌گر پذيرش بار محتوايى آن نيست، بلكه نام و نشانى است كه متكلّم براى انتقال مفهوم به مخاطب، به كار مى‌گيرد و چه بسا، به انگيزه واضع يا فرهنگى كه وضع چنين الفاظى را ايجاب كرده است، توجهى نداشته باشد؛ مانند واژه «مجنون» (ديوانه) كه به فرد مبتلا به يك گونه بيمارى روانى گفته مى‌شود. اين لفظ فقط نام و نشانى براى بيان اين بيمارى است و استعمال كنندگان توجهى به سبب و انگيزه نام‌گذارى اين واژه- كه فرهنگ غلط حاكم بر جامعه آن روز بود- ندارند. مردم آن روزگار گمان مى‌بردند «جن» (ديو) شخص مجنون را لمس كرده و او به اختلال حواس دچار گرديده است و به همين جهت براى درمانِ وى، به اوراد و بخورات و تعويذها روى‌

نام کتاب : قرآن و فرهنگ زمانه نویسنده : معرفت، محمد هادى    جلد : 1  صفحه : 16
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست