نام کتاب : علوم قرآنى نویسنده : معرفت، محمد هادى جلد : 1 صفحه : 56
تمامى نشانههاى نيكى و
نيكخواهى در او فراهم است. آنچه در آسمانها و زمين است [جمله] تسبيح او
مىگويند [او را ستايش مىكند] او [بر هر چه اراده كند] پيروز و حكمتانديش است».
راز
آفرينش را در آفرينش انسان مىتوان يافت. انسان آفريدهاى است خداگونه كه مظهر
تامّ صفات جمال و جلال الهى است «إِنِّي جاعِلٌ فِي الْأَرْضِ
خَلِيفَةً»[1].
ودائع الهى بدو سپرده شده است: «إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمانَةَ
عَلَى السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ الْجِبالِ فَأَبَيْنَ أَنْ يَحْمِلْنَها وَ
أَشْفَقْنَ مِنْها وَ حَمَلَهَا الْإِنْسانُ»[2].
انسان را تنها شايسته يافتيم تا ودائع خود را بدو بسپاريم. لذا تعليم «اسماء» (پى
بردن به حقايق هستى) بدو اختصاص يافت «وَ عَلَّمَ آدَمَ الْأَسْماءَ
كُلَّها»[3]، و
خداوند او را گرامى داشت «وَ لَقَدْ كَرَّمْنا بَنِي
آدَمَ»[4]. و
چون او را منتسب به خود دانست او را مسجود ملايك قرار داد «فَإِذا
سَوَّيْتُهُ وَ نَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِي فَقَعُوا لَهُ ساجِدِينَ»[5].
بدين سبب تمامى نيروهاى جهان هستى، چه در بالا و چه در پايين، در اختيار كامل او
قرار گرفت «وَ سَخَّرَ لَكُمْ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ
جَمِيعاً مِنْهُ»[6].
ازاينرو تمامى اشيا براى انسان آفريده شده است يعنى در انسان نيرويى آفريده شده
تا تمامى نيروها را در اختيار گيرد تا وجود خويش را تجلىگاه حضرت حق قرار دهد، و
تمامى صفات جمال و جلال كبريايى حق در وجود او جلوهگر شود. «خلقت الأشياء لأجلك و
خلقتك لأجلي؛ همه چيز را براى تو- خطاب به انسان كامل- آفريديم، و تو را براى خود»[7]،
زيرا آفريدهاى كه بتوان چنان جلوهگاه حضرت حق قرار گيرد، جز انسان اين شايستگى
را نداشت، لذا است كه در آفرينش او به خود تبريك گفت:
«فَتَبارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخالِقِينَ»[8].
انسان
اين چنين در قرآن توصيف شده كه در جاى ديگر چنين توصيفى از انسان ارائه نشده است،
و مسير حركت انسان در بستر تاريخ، خود نشانگر صحت و شاهد صدق همين حقيقت است كه
قرآن توصيف نموده.