نام کتاب : علوم قرآنى نویسنده : معرفت، محمد هادى جلد : 1 صفحه : 42
اگر لغزشى ناروا انجام دهند
هرآينه به شديدترين عقوبتها دچار مىشوند و دنيا و آخرت بر آنها تنگ خواهد شد.
و
اصولا «تمنّى» را- كه به معناى آرزو و خواسته است- به معناى «تلاوت» گرفتن، كاملا
فاقد سند اعتبار است.
كاتبان
وحى
پيامبر
اسلام به ظاهر خواندن و نوشتن نمىدانست، و در ميان قوم خود به داشتن سواد معروف
نبود. زيرا هرگز نديده بودند چيزى بخواند يا بنويسد؛ بنابراين او را «امّى»
مىخواندند. قرآن هم او را با همين وصف ياد كرده است:
«الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِيَّ الْأُمِّيَّ ...»،
«... فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ النَّبِيِّ الْأُمِّيِّ ...»[1].
امّى منسوب به امّ (مادر) است و كسى را گويند كه همچون روزى كه از مادر زاده شده
است فاقد سواد باشد. معناى ديگرى نيز گفتهاند: منسوب به امّالقرى (شهر مكه)؛
يعنى كسى كه در مكه زاده شده است. در قرآن در موارد ديگر نيز مشتقات اين واژه آمده
است: «هُوَ الَّذِي بَعَثَ فِي الْأُمِّيِّينَ رَسُولًا مِنْهُمْ ...»[2]
شايد مقصود منسوبين به شهر مكه باشد، ولى احتمال نخست مشهورتر است و با آيههاى
ديگر قرآن بيشتر سازش دارد: «وَ مِنْهُمْ أُمِّيُّونَ لا
يَعْلَمُونَ الْكِتابَ إِلَّا أَمانِيَّ ...»[3]،
در اين آيه جمله «لا يَعْلَمُونَ الْكِتابَ» ظاهرا
تفسير «اميّون» است و نيز از مقابله آنان (عرب) با اهل كتاب كه اهل سواد بودند، به
دست مىآيد (به جهت تناسب در عطف) كه مقصود، فاقد كتابت و سواد است و حديث منقول
از پيامبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله كه فرمود: «انّا امّة امّيّة لا نكتب و لا
نحسب[4]؛ ما مردمى
هستيم فاقد سواد كتابت و نگارش حساب» معناى نداشتن سواد را تأييد مىكند.
آنچه
با معجزه بودن قرآن تناسب دارد، صرفا نخواندن و ننوشتن است نه نتوانستن خواندن و
نوشتن. «وَ ما كُنْتَ تَتْلُوا مِنْ قَبْلِهِ مِنْ كِتابٍ وَ لا
تَخُطُّهُ بِيَمِينِكَ إِذاً لَارْتابَ الْمُبْطِلُونَ[5]؛
تو هيچ كتابى را پيش از اين نمىخواندى و با دست خود چيزى