responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : علوم قرآنى نویسنده : معرفت، محمد هادى    جلد : 1  صفحه : 37

عَنِ الْهَوى‌، إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْيٌ يُوحى‌، عَلَّمَهُ شَدِيدُ الْقُوى‌ ...»، تا رسيد به آيه‌ «أَ فَرَأَيْتُمُ اللَّاتَ وَ الْعُزَّى، وَ مَناةَ الثَّالِثَةَ الْأُخْرى‌ ...»[1] كه شيطان در اين ميانه دخالت نمود و بدون آنكه پيامبر صلّى اللّه عليه و آله پى ببرد، به او القا كرد: «تلك الغرانيق العلى و انّ شفاعتهنّ لترتجى»[2] سپس بقيه سوره را ادامه داد.

مشركان كه گوش فرا مى‌دادند تا اين عبارت را- كه وصف آلهه (بت‌ها) مى‌كرد و اميد شفاعت آن‌ها را نويد مى‌داد- شنيدند، خرسند شدند و موضع خود را نسبت به مسلمانان تغيير داده، دست برادرى و وحدت به سوى آنان دراز كردند. و همگى شادمان گشتند و اين پيشامد را به فال نيك گرفتند. اين خبر به حبشه رسيد.

مسلمانان كه بدانجا هجرت كرده بودند از اين پيشامد خشنود شده، همگى برگشتند و در مكه با مشركان برادرانه به زندگى و هم‌زيستى خويش ادامه دادند.

پيامبر صلّى اللّه عليه و آله نيز بيش از همه از اين توافق و هماهنگى خرسند شده بود. شب‌هنگام كه پيامبر صلّى اللّه عليه و آله به خانه برگشت، جبرئيل فرودآمد، از او خواست تا سوره نازل‌شده را بخواند. پيامبر صلّى اللّه عليه و آله خواند تا رسيد به عبارت يادشده. ناگهان جبرئيل نهيب زد:

ساكت باش! اين چه گفتارى است كه بر زبان مى‌رانى. آن‌گاه بود كه پيامبر صلّى اللّه عليه و آله به اشتباه خود پى برد و دانست فريبى در كار بوده و ابليس تلبيس خود را بر وى تحميل كرده است! پيامبر صلّى اللّه عليه و آله از اين امر به شدت ناراحت گرديد و از جان خود سير گرديد. گفت: «عجبا! بر خدا دروغ بسته‌ام، چيزى گفته‌ام كه خدا نگفته است، آه چه بدبختى بزرگى»[3].

بنا بر برخى نقل‌ها پيامبر صلّى اللّه عليه و آله به جبرئيل گفت: «آن كه اين دو آيه را بر من خواند، در صورت به تو مى‌مانست». جبرئيل گفت: پناه بر خدا چنين چيزى هرگز نبوده‌


[1] نجم 53: 20- 1.

[2] غرانيق جمع غرنوق به معناى جوانى شاداب، ظريف و زيباست. اساسا اسم مرغ آبى سفيد و ظريف است با گردن بلند و با نام« قو» معروف است. معناى عبارت چنين مى‌شود: اين پرندگان زيبا كه بلندپروازند از آن‌ها اميد شفاعت مى‌رود. مقصود سه بت معروف: لات، عزّى و منات بزرگ‌ترين بت‌هاى عرب است.

[3] از همين‌جا روشن مى‌شود كه اين خبر ساختگى است؛ زيرا اگر درست باشد كه شب‌هنگام به پيامبر وحى شد كه اين كلمات از تلبيس ابليس است، چگونه ممكن است در يك روز با وسايل و امكانات آن روز خبر به مسلمانان حبشه برسد و در اين فاصله كوتاه به مكه بازگردند.

نام کتاب : علوم قرآنى نویسنده : معرفت، محمد هادى    جلد : 1  صفحه : 37
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست