نام کتاب : علوم قرآنى نویسنده : معرفت، محمد هادى جلد : 1 صفحه : 361
خاصّه، از دقّت بيان و رموز به
كار رفته بهره مىگيرند.
ابن
رشد اندلسى- فيلسوف و دانشمند معروف- در كتاب پرارج خود «الكشف عن مناهج الأدلة»[1]
كه در همين زمينه نوشته، در اين باره مثال روشنى آورده، گويد:
«قرآن
براى شناسايى ذات حقتعالى، تشبيه به نور كرده «اللَّهُ
نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ»[2] كه
جهانتاب و فراگير است و درخشش و نمود هر چيز به وسيله آن مىباشد. همين اندازه
تشبيه براى شناسايى ذات حقتعالى و جايگاه او در جهان هستى، براى عامّه مردم كفايت
مىكند و آنان را قانع مىسازد. ولى در عين حال، اين تشبيه آنقدر دقيق و روشنگر
ذات حقتعالى است، كه در راستاى تشبيه غير محسوس به محسوسات، شيواترين و دقيقترين
تشبيه به شمار مىرود؛ تشبيهى كه نمايانگر تمام عيار ويژگىهاى ذات حقّ تعالى
مىباشد.
ذات
حق، واجب الوجود و وجود او ذاتى و از حقيقت ذات او برخاسته است و هستى همه موجودات
از او است. كنه ذاتش در غايت خفاء و از همه پنهان است، در عين حالى كه هستى او و
وجودش در نهايت ظهور و بر همه آشكار مىباشد.
مفهومه من أعرف الأشياء
و كنهه في غاية الخفاء
در
عالم محسوس اگر خواسته باشيم چيزى را بيابيم كه عين اين ويژگىها را دارا باشد، جز
نور، نمىتوان مثالى آورد. پرتو آن سراسر موجودات را فرا گرفته و همه اشيا را نمود
داده و نمود هر چيز به نور است، ولى نمود نور، ذاتى و از خود آن مىباشد. كنه و
حقيقت نور، ناشناخته است، ولى درخشش و آثار وجودى آن بر همه آشكار و پيدا است. هر
حكيم فرزانهاى اگر خواسته باشد براى شناساندن ذات حق مثالى بياورد، از اين تشبيه
قرآنى بهتر نخواهد آورد».
7.
اخبار غيبى كه در قرآن آمده و گوشهاى از اعجاز قرآن را تشكيل مىدهد، بر سهگونه
زمانى (گذشته، حال و آينده) است:
الف-
خبر از گذشته؛ سرگذشت انبياى سلف و امّتهاى گوناگون كه در بستر زمان بودهاند.
سرگذشت آنان كموبيش در كتابهاى پيشين آمده و بر سر زبانها متداول بوده، ولى
كاملا آلوده و تحريفشده و افسانهوار است.