نام کتاب : علوم قرآنى نویسنده : معرفت، محمد هادى جلد : 1 صفحه : 296
اطلاق مىشده و حاكى از اقتران
ذات موصوف به مبدأ صفت مىباشد.
ابو
الحسن اشعرى (شيخ اشاعره) گويد: «انه تعالى عالم بعلم و قادر بقدرة ...؛ خداوند
عالم است به جهت اقتران ذات او به علم، قادر است به جهت اقتران ذات او به قدرت».
در اين باره به آيات زير استناد جسته است:
گويد:
خداوند در اين آيات مبدأ صفت علم و قدرت را براى خود ثابت دانسته و قرين ذات خود
گرفته كه خود را به دو وصف عالم و قادر متصف كرده است. اضافه مىكند كه وصف «حيّ»
مشتق از حيات است، «عالم» مشتق از علم و «قادر» مشتق از قدرت ... پس اين اوصاف
آيات حكايت از مفاهيمى دارند يا ندارند و صرفا توصيف بدون محتوا است؟ بدون شك فرض
دوم قابل قبول نيست. در نتيجه اين اوصاف حاكى از مفاهيم متعارف خود مىباشد، همان
گونه كه در عرف عرب رايج بوده است[7].
البته
تمسّك جستن به اين آيات، شبه مغالطه است، زيرا در اين آيات صرفا از علم و قدرت ذات
حق سخن رفته و هرگز از اقتران ذات مقدسه به مبدأ صفت علم و قدرت سخنى به ميان
نيامده است. به علاوه، معتزله هرگز صفت علم و قدرت و حيات را از خداوند نفى
نمىكنند، بلكه اقتران ذات مقدسه را به مبدأ اين صفات منكرند، وگرنه خداوند را
عالم و قادر و حىّ مىدانند. به اين معنا كه خداوند بدون