responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : علوم قرآنى نویسنده : معرفت، محمد هادى    جلد : 1  صفحه : 280

معناى يادشده را افاده نمى‌كند. اكنون چرا مانند ابو الحسن اشعرى (متوفاى 324) كه شيخ اهل سنت و جماعت و سركرده اشاعره تا امروز بشمار مى‌رود، اين آيه را دگرگون ساخته، آن را به معناى «رؤيت بصر» گرفته است؟! اشعرى مى‌گويد: «نظر سه‌گونه است: نظر اعتبار، نظر انتظار و نظر رؤيت». آن‌گاه گويد: «نظر اعتبار (عبرت جستن) در قيامت جايى ندارد. نظر انتظار با حرف «الى» مقرون نگردد؛ مانند آيه‌ «فَناظِرَةٌ بِمَ يَرْجِعُ الْمُرْسَلُونَ»[1] پس مراد از آيه چيزى جز نظر رؤيت نباشد».

در جواب اين پرسش كه چرا «الى ثواب ربها» را تقدير نگيريم؟ مى‌گويد: «در قرآن خالى از اين تقدير آمده، بايد به ظاهر كلام بسنده شود». در پاسخ از آيه‌ «لا تُدْرِكُهُ الْأَبْصارُ»[2] مى‌گويد: «مقصود درك بصرى در اين جهان است نه جهان آخرت.

يا آنكه كافران از درك لذّت رؤيت پروردگار، در دو جهان محرومند»[3].

ولى او ندانسته كه نظر توقّع (چشم‌داشت) در كلام عرب با حرف «الى» استعمال مى‌شود. شاعر عرب مى‌گويد:

«انى اليك لما وعدت لناظر

نظر الفقير إلى الغنيّ الموسر»[4]

و در سخن دخترك (سرويّه)، نظر به سوى خدا و مردم، هر دو يكنواخت، با حرف «إلى» قرين بود و آيه كريمه از همين قبيل است.

همچنين آيه‌ «الرَّحْمنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوى‌»[5] روشن است كه مقصود سلطه و استيلاء بر عرش تدبير است. «عرش» كنايه از علم به تدبير جهان مى‌باشد، كما اين كه «كرسى» كنايه از سلطه و فراگيرى سلطنت و حكومت پروردگار است. استيلاء بر عرش تدبير همان «استواء على العرش» است. اين معنا هيچ‌گاه موجب شبهه نبوده است تا ارباب جدل آن را به ظاهر لفظى گرفته و به معناى تكيه زدن بر تخت سلطنت پنداشته و لازمه آن را جسميت در ساحت قدس الهى دانسته‌اند.

ابن بطوطه در سفرنامه خويش آورده: «وارد مسجد دمشق شدم، ابن تيميّه را بالاى منبر ديدم سخن از جسميّت خدا مى‌گفت و از نشستن خدا بر تخت سلطنت‌


[1] نمل 27: 35.

[2] انعام 6: 103.

[3] ر. ك: الابانة؛ ص 19- 10. اللمع؛ ص 68- 61.

[4] ر. ك: التمهيد؛ ج 3، ص 97.

[5] طه 20: 5

نام کتاب : علوم قرآنى نویسنده : معرفت، محمد هادى    جلد : 1  صفحه : 280
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست