نام کتاب : علوم قرآنى نویسنده : معرفت، محمد هادى جلد : 1 صفحه : 22
بر پايه اين آيات، موقعى كه
موسى تولّد يافت، مادرش نگران حال او شد. ناگهان بارقهاى در خاطرش گذشت كه با
توكّل بر خدا او را شير دهد. هرگاه احساس خطر كرد او را در صندوقى چوبين قرار داده
بر روى آب رها كند. و نيز بر خاطرش گذشت كه طفل به او بازمىگردد و هرگز نبايد
اندوهناك باشد، زيرا بر خدا اعتماد كرده و طفل را به دست او سپرده است. اينها
خاطرههايى بود كه بر انديشه مادر موسى گذر كرد و بارقه اميدى بود كه در دل او
درخشيدن گرفت. اينگونه خاطرههاى روشنكننده راه و نجاتدهنده از بيم و هراس،
الهام رحمانى و عنايت ربانى است كه در مواقع ضرورت به يارى بندگان صالح مىآيد.
قرآن
وحى را به معناى وسوسههاى شيطان نيز به كار برده است، «وَ
كَذلِكَ جَعَلْنا لِكُلِّ نَبِيٍّ عَدُوًّا شَياطِينَ الْإِنْسِ وَ الْجِنِّ
يُوحِي بَعْضُهُمْ إِلى بَعْضٍ زُخْرُفَ الْقَوْلِ غُرُوراً ...»[1] و
«وَ إِنَّ الشَّياطِينَ لَيُوحُونَ إِلى أَوْلِيائِهِمْ لِيُجادِلُوكُمْ ...»[2]
اينگونه وحى شيطانى همان است كه در سوره ناس آمده: «مِنْ
شَرِّ الْوَسْواسِ الْخَنَّاسِ، الَّذِي يُوَسْوِسُ فِي صُدُورِ النَّاسِ، مِنَ الْجِنَّةِ
وَ النَّاسِ»[3].
4.
وحى رسالى: وحى بدين معنا شاخصه نبوّت است و در قرآن بيش از هفتاد بار از آن ياد
شده است: «وَ كَذلِكَ أَوْحَيْنا إِلَيْكَ قُرْآناً عَرَبِيًّا لِتُنْذِرَ
أُمَّ الْقُرى وَ مَنْ حَوْلَها»[4].
«نَحْنُ
نَقُصُّ عَلَيْكَ أَحْسَنَ الْقَصَصِ بِما أَوْحَيْنا إِلَيْكَ هذَا الْقُرْآنَ»[5]
پيامبران مردان تكامليافتهاى هستند كه آمادگى دريافت وحى را در خود فراهم
ساختهاند. در اين باره امام حسن عسكرى عليه السّلام مىفرمايد: «انّ اللّه وجد
قلب محمّد أفضل القلوب و أوعاها فاختاره لنبوّته ...[6]؛
خداوند، قلب و روان پيامبر را بهترين و پذيراترين قلبها يافت و آنگاه او را براى
نبوّت برگزيد».
اين
حديث اشاره به اين واقعيت دارد كه براى دريافت وحى آنچه مهم است افزايش آگاهى و
آمادگى براى پذيرا شدن اين پيام آسمانى است. براى رسيدن به