نام کتاب : علوم قرآنى نویسنده : معرفت، محمد هادى جلد : 1 صفحه : 154
روشن است كه در آن زمان خط عربى
بدون نقطه و علامت بوده و عرب در آغاز آموختن و كتابت بوده و نقطهگذارى و
علامتگذارى را نمىدانسته است، لذا تصوّر ابن جزرى و زرقانى خالى از وجه و سخنى
بىمورد است.
3.
ناهنجارى نوشتارى: وضع خط براى رساندن معنايى است كه به وسيله الفاظ در موقع تكلّم
اراده مىشود. در واقع كتابت و نوشتن، نمايانگر لفظى است كه بيانكننده معنا و
مفهوم مورد نظر است. بنابراين لازم است كتابت به طور كامل با لفظى كه بدان تكلم مىشود،
مطابقت داشته باشد؛ و عين آنچه گفته مىشود نوشته شود، تا بدين ترتيب خط بدون هيچ
كاستى و زيادت، مقياس براى لفظ باشد.
از
طرف ديگر، روشهاى انشا و شيوه نوشتن و كتابت، با اين قاعده كاملا منطبق نيست. ولى
ما دام كه اين موارد اختلاف بين عموم مصطلح است و همگان بر وفق آن عمل مىكنند،
اشكالى به وجود نمىآورد و خللى در بيان مقصود ايجاد نمىكند، زيرا «قرآن» به
قرائت آن بستگى دارد نه به كتابت.
اما
رسمالخط مصحف عثمانى، در مقايسه با رسمالخط عمومى و متداول، داراى ناهنجارىهاى
املايى فراوان و تناقضهاى بسيار در نحوه نوشتن كلمات مىباشد. به گونهاى كه اگر
قرآن از طريق سماع و تواتر در قرائت ضبط نمىشد و مسلمانان اين روش را از پيشينيان
خود به ارث نمىگرفتند و با دقت و توجه تمام به حفظ آن نمىكوشيدند، امروزه قرائت
صحيح بسيارى از كلمات محال مىنمود.
علت
اين امر، عدم آشنايى عرب به فنون خط و روشهاى كتابت، در آن زمان بوده است. بلكه
جز تعداد كمى از آنان نوشتن و كتابت را نمىدانستند و خطى را هم كه اين عده اندك
بدان مىنوشتهاند، خطى ابتدايى و در حد بسيار پايين و اوليه بوده است. آثار باقى
مانده از صدر اوّل، اين موضوع را نشان مىدهد[1].
علاوه بر اين كسانى را كه عثمان براى كتابت مصحف انتخاب كرده بود، افرادى بودند كه
به غايت نسبت به شيوه كتابت بىاطلاع بودند و هر چند كه در آنوقت، خط در مرحله
ابتدايى بود؛ ولى آنان بسيار بد خط بودند. همان گونه كه ابن ابى داود نقل