نام کتاب : صحابه از منظر اهل بيت نویسنده : معرفت، محمد هادى جلد : 1 صفحه : 66
حَيْثُ
كَانَ.»[1] در روايت صدوق- عليه الرحمه- نيز آمده است: «مُؤْمِن مُلِئ مُشَاشُهُ إِيمَانا.»[2]
در
حديث نخست به ايمان راسخ عمار اشاره شده كه با گوشت و خون و استخوان و مو و پوست
او عجين شد است و لحظهاى، از حق فاصله نگرفته و در مسير حق، رفته است.
«مُشاش»
به معناى «استخوانبندى و پىهاى استحكام بدن» است، از اين رو منظور روايت اين
مىباشد كه تمام استخوانبندى و پىهاى پيوندى عمار سرشار از ايمان است.
آيا
امكان دارد چنين فردى با چنين وصفى، لحظهاى در امر ولايت ترديد كند؟
حذيفه
يكى از اركان أربعه شمرده مىشود. شيخ در شمارش اصحاب خاص مولا اميرمؤمنان عليه
السلام، درباره حذيفَة بن اليمان مىنويسد: «وَ قَد عُدَّ مِن
الأَرْكَان الأَرْبَعَة.»[3]
مقصود از اركان اربعه، سلمان، ابوذر، مقداد و حذيفه است. هنگامى كه از فضل بن
شاذان درباره حذيفه پرسيدند، گفت: «حُذَيْفَةُ كَانَ رُكْناً.»[4]
مولا
اميرمؤمنان عليه السلام درباره هفت نفر كه مايه بركت زمين هستند، فرمود:
«خُلِقَتِ الأَرْضُ لِسَبْعَةٍ بِهِمْ تُرْزَقُونَ، وَ بِهِمْ تُمْطَرُونَ وَ
بِهِمْ تُنْصَرُونَ؛ أبُوذَرّ وَ سَلْمَان وَ الْمِقْدَاد وَ عَمَّار وَ
حُذَيْفَةُ وَ عَبْد اللَّهِ بْن مَسْعُودٍ.» هفتمين