نام کتاب : صحابه از منظر اهل بيت نویسنده : معرفت، محمد هادى جلد : 1 صفحه : 36
بود- دستور
داده بود ديگى از آب جوشان تهيه كنند و او از شدت سرمازدگى، بر تخته پارهاى كه
روى ديگ جوشان بود، مىنشست؛ تا اينكه روزى تخته شكست و او در ميان آب جوشان جان
سپرد.[1] طبرى
مىگويد: «فمات شرّ ميتة.»[2] آرى، داغى
آتش را در دنيا، پيش از ورود به آتش جاويد آخرت چشيد.[3]
از
مولا اميرمؤمنان عليه السلام پرسيدند: شقىترين خلق چه كسى است؟ فرمود:
«مَنْ بَاعَ دِينَهُ بِدُنْيَا غَيْرِهِ»[4]؛
كسى كه دين و مقدسات خود را به خواستههاى پست دنيوى ديگران بفروشد.
اينك
چگونه است كه ابن حجر، چنين فرد آلودهاى را از صحابه درجه يك[5]
مىشمارد؟ در صورتى كه وى از چهرههاى چركين شناخته شده منافقان بود؛ كسانى كه
خداوند درباره آنان مىفرمايد: (وَ مِمَّنْ حَوْلَكُمْ مِنَ
الْأَعْرابِ مُنافِقُونَ وَ مِنْ أَهْلِ الْمَدِينَةِ مَرَدُوا عَلَى النِّفاقِ لا
تَعْلَمُهُمْ نَحْنُ نَعْلَمُهُمْ سَنُعَذِّبُهُمْ مَرَّتَيْنِ ثُمَّ يُرَدُّونَ
إِلى عَذابٍ عَظِيمٍ.)[6]
مقصود
از (مَرَدُوا عَلَى النِّفاقِ)، تجاوز بيش
از اندازه و به نهايت
[6] . توبه 9: 101:« و برخى از باديه نشينانى كه
پيرامون شما هستند، منافقند و از ساكنان مدينه[ نيز عده اى] بر نفاق خو
گرفتهاند. تو آنان را نمى شناسى، ما آنان را مى شناسيم. به زودى آنان را دو بار
عذاب مىكنيم، سپس به عذابى بزرگ بازگردانده مىشوند.»
نام کتاب : صحابه از منظر اهل بيت نویسنده : معرفت، محمد هادى جلد : 1 صفحه : 36