نام کتاب : تاريخ قرآن نویسنده : معرفت، محمد هادى جلد : 1 صفحه : 71
آيه هم رفع
ابهام مىكند، گرچه از نظر سند قوى نباشد. موارد ديگر را مىتوان براساس اين قاعده
تبيين نمود.
حضور
ناقل سبب
آيا
شرط است ناقل سبب نزول خود شاهد حادثه باشد؟ بيشتر علما حضور ناقل اول سبب نزول را
شرط كردهاند تا سند روايت از خود واقعه منقطع نباشد و سند تا وى متصل بوده باشد.
واحدى مىگويد: «لا يحل القول فى اسباب النزول الا بالرواية و السماع ممن شاهدوا
التنزيل و وقفوا على الاسباب و بحثوا عن علمها»؛[1]
ولى ديگران علم قطعى ناقل را به سبب نزول كافى مىدانند و حضور او را در حادثه شرط
نمىدانند. حاكم نيشابورى در علم الحديث گفته است: اگر صحابىاى كه زمان وحى و
نزول قرآن را درك كرده است، بگويد: آيه كذا در حادثه كذا نازل شد، اين كلام
بهمنزله حديث مسند است؛ يعنى حديث، منقول از پيغمبر (ص) تلقى مىشود.[2]
اين قول صحيحتر به نظر مىرسد؛ زيرا حضور ناقل با فرض قاطع بودن، عادل بودن و
صادق بودن او در گفتار خود، شرط نيست و صرفا وثاقت و درستى و مورد اعتماد بودن او
مورد نظر است و به همين دليل روايات منقول از ائمه اطهار (ع) درباره قرآن براى ما
اطمينانبخش است و مورد پذيرش قرار مىگيرد.
اسامى
و اوصاف قرآن
مفسر
بزرگ قرن ششم جمال الدين ابو الفتوح رازى در مقدمه تفسير خود، 43 نام براى قرآن
آورده است[3] كه بيشتر
جنبه وصفى دارد و طبرسى در مجمع البيان به نامهاى قرآن، فرقان، كتاب و ذكر اكتفا
كرده است.[4] بدر الدين
زركشى[5] نقل مىكند
كه حرالىّ كتابى در اين زمينه نوشته و بيش از نود اسم يا وصف براى قرآن يادآور شده
است. از قاضى عزيزى نيز 55 نام و عنوان براى قرآن نقل شده است كه در