نام کتاب : پرتو ولايت نویسنده : معرفت، محمد هادى جلد : 1 صفحه : 58
رواياتى
در زمينه عصمت ائمه عليهم السّلام
1.
ابن ابى عمير- كه از علماى بزرگ است- مطلبى را درباره عصمت از هشام بن حكم نقل
كرده، مىگويد: «من در تمام مدتى كه با هشام بن حكم دوست بودم از او مطلبى بهتر از
اين سخن او در وصف عصمت، نشنيده بودم. من روزى از او پرسيدم:" آيا امام معصوم
است؟"
هشام
گفت:" آرى."
پرسيدم:"
عصمت امام به چه معناست؟ و از كجا بدانم كه امام معصوم است؟"
هشام
گفت:" انگيزه ارتكاب گناه، ممكن است يكى از اين چهار چيز باشد:
حرص،
حسد، غضب و زيادهخواهى، كه هيچكدام از اين صفات رذيله در امام وجود ندارد. امام
براى چه حرص داشته باشد و حالآنكه تمام آنچه در دنياست، زير نگين انگشتر اوست؛
زيرا امام خزانهدار هستى است. همچنين امكان ندارد امام حسد بورزد، زيرا انسان
نسبت به افراد برتر از خود حسادت مىكند، حالآنكه كسى بالاتر از امام نيست
..."»[1].
2.
امام صادق عليه السّلام از حضرت فاطمه عليها السّلام و ايشان از پيامبر صلّى اللّه
عليه و آله نقل مىكنند:
«جبرئيل
از دو ملكى كه نامه اعمال حضرت على را مىنويسند براى من خبر آورد كه از زمانى كه
همراه ايشان بودند، هرگز كار زشتى از او ثبت نكردهاند»[2].
3.
عمار از پدرش، ياسر، نقل مىكند: «از پيامبر صلّى اللّه عليه و آله شنيدم:"
دو ملك محافظ على بر ساير ملائك محافظ افتخار مىكنند كه محافظان على عليه السّلام
هستند؛ چرا كه آنها هرگز از او چيزى به بالا ارائه ندادهاند كه موجب خشم خدا
شود"».
لزوم
عصمت براى امام
برخى
مخالفان مىگويند كه عدالت براى امام كافى است و عصمت لزومى ندارد؛ چرا كه همان
گونه كه عدالت در حجيت قول فقها كفايت مىكند، در ائمه نيز