نام کتاب : آموزش علوم قرآن - ط مؤسسه فرهنگى انتشاراتى التمهيد نویسنده : معرفت، محمد هادى جلد : 1 صفحه : 73
- كه حتى
مواردى از آنرا هم مردم عراق نشنيدهاند- مىخواندند. مردم عراق از قرائت
ابنمسعود- كه در مواردى مردم شام از آن بى اطلاع بودند- تبعيت مىكردند و هر
گروه، گروه ديگر را تكفير مىكرد».[1] از آنجا
كه اين حوادث و نظاير آن، سرانجام نامطلوبى داشت، عثمان بهطور جدّ در فكر يكسان
كردن مصاحف برآمد. در آن هنگام يكسان نمودن مصاحف كارى بس بزرگ و پديدهاى جديد
بود و هيچ يك از پيشينيان به چنين كارى دست نزده بود. بهعلاوه مشكلات و موانعى در
اجراى اينكار ديده مىشد؛ زيرا نسخههاى متعددى از اين مصحفها در اطراف و اكناف منتشر
شده و در وراى هر يك، رجالى از بزرگان صحابه ايستاده بودند كه ناديده گرفتن شئون
آنان در جامعه اسلامى آن روز، بسى دشوار بود. چه بسا ممكن بود كه اينان به حمايت و
دفاع از مصحف خود برآمده و در اين راه موانعى بزرگ بهوجود آورند. به همين دليل،
عثمان آن عدّه از اصحاب پيامبر صلى الله عليه و آله را كه در مدينه بودند گرد آورد
و در اينكار با آنان مشورت كرد و همگى بر ضرورت قيام به اينكار- به هر قيمتى-
اتفاق نظر داشتند. ابن اثير مىگويد: «عثمان اصحاب پيامبر صلى الله عليه و آله را
گرد آورد و موضوع را با آنان در ميان گذاشت و همگى نظر حذيفه را تأييد كردند».[2]
اميرالمؤمنين على عليه السلام نيز رأى موافق خود را با اين برنامه بهگونه اصولى
اظهار نمود. ابنابى داود از سويدبنغفله روايت كردهاست كه على عليه السلام
فرمود: «سوگند به خدا كه عثمان درباره مصاحف هيچ عملى را انجام نداد مگر اينكه با
مشورت ما بود. او درباره قرائتها با ما مشورت كرد و گفت: به من گفتهاند كه برخى
مىگويند قرائت من بهتر از قرائت توست و اين چيزى نزديك به كفر است. به او
[1] . الف) الكامل في التاريخ؛ ج 3، ص 111 ب) صحيح
بخارى؛ ج 6، ص 225 ج) مصاحف سجستانى؛ ص 20- 19.