نام کتاب : أسرار آل محمد عليهم السلام نویسنده : سليم بن قيس الهلالي جلد : 1 صفحه : 608
فرمود: من[1] از خداوند
چيزى نخواستم مگر آنكه به من عطا كرد، و چيزى براى خود نخواستم مگر آنكه مثل آن را
براى تو خواستم. من از خدا خواستم كه بين من و تو برادرى قرار دهد، و چنين كرد، و
از او خواستم تو را صاحب اختيار هر مؤمنى[2]
بعد از من قرار دهد، و چنين كرد.
استهزاء ابو بكر و عمر
به دعاى پيامبر صلى اللَّه عليه و آله
دو نفر[3]، يكى به
ديگرى گفت: از آنچه از خدا خواسته چه مقصدى داشته است[4]؟ بخدا قسم يك پيمانه
خرماى خشكيده در پوستى خشكيده بهتر از چيزى است كه از خدا خواسته است!! اگر از
پروردگارش خواسته بود ملائكهاى بر او نازل كند تا او را بر عليه دشمنش كمك كنند،
يا گنجى بر او نازل كند تا بر اصحابش خرج كند[5]- كه به آن احتياج
دارند!- بهتر از اين چيزى بود كه درخواست كرده است[6].
آن دو به يك ديگر گفتند:
پيامبر على را به هيچ حق يا باطلى[7] دعوت
نمىكند مگر آنكه درخواست او را اجابت مىنمايد[8].
روايت با سند به سليم:
1. احتجاج طبرسى: ج 1 ص
231.
2. نزهة الكرام: ص 558.
3. المناقب الفاخرة في
العترة الطاهرة، بنقل سيد هاشم بحرانى در حلية الابرار: ج 1 ص 109.
[7] كلمه« حق يا باطلى» سخن ابو بكر و عمر است كه
اين عبارت را بكار بردهاند.
[8] در آخر حديث در نسخهها اين عبارت در متن
آمده است:« محمد بن مسلم از امام باقر عليه السّلام اين حديث را نقل كرده است». و
احتمالا اين عبارت از كلام ابان بن ابى عياش است كه از اصحاب امام باقر عليه
السّلام بوده است.
نام کتاب : أسرار آل محمد عليهم السلام نویسنده : سليم بن قيس الهلالي جلد : 1 صفحه : 608