نام کتاب : أسرار آل محمد عليهم السلام نویسنده : سليم بن قيس الهلالي جلد : 1 صفحه : 494
كند، و ضربتى كه مغزها را منشق كند و بينىها[1] و استخوانها
در اثر آن جدا شود و مچ دستها از آن ساقط شود. و تا آنكه بر پيشانى آنان عمودهاى
آهنين فرود آيد و ابروهايشان روى سينهها و چانهها و گلوهايشان پخش شود. كجايند
اهل دين[2]، طالبان
اجر»؟
حمله محمد بن حنفيّة
با گروهى بر لشكر معاويه
عدّهاى حدود چهار هزار
نفر حركت كردند[3]. امير
المؤمنين عليه السّلام محمد بن حنفيه را صدا زد و فرمود: «پسرم، بسوى اين پرچم با
آرامش و تأنّى حركت كن[4]، و هنگامى
كه نوك نيزهها را در سينههاى آنان قرار داديد دست نگه دار تا دستور من به تو
برسد». محمد بن حنفيّه هم اين دستور را اجرا كرد.
امير المؤمنين عليه
السّلام مثل آن گروه را هم آماده كرد. وقتى محمّد به دشمن نزديك شد و نيزهها را
در سينههاى آنان فرو برد حضرت به آنان كه آماده كرده بود دستور داد تا همراه آنان
حمله كنند.
آنان بشدّت حمله كردند و
محمّد و همراهانش رو در روى آنها مقاومت كردند تا آنها را از جاى خود بيرون كردند
و اكثر آنان را كشتند.