و گر نه خداوند تو را بر من غلبه دهد و خون مرا بدست تو بريزد، (و اگر من راست مى‌گويم) مرا بر تو و اصحابت غالب كند[1]. زبير برگشت در حالى كه گريه مى‌كرد.

بيرون آوردن همسر پيامبر صلى اللَّه عليه و آله توسط طلحه و زبير

سپس امير المؤمنين عليه السّلام رو به طلحه كرد و فرمود: اى طلحه، زنان شما همراهتان هستند؟ گفت: نه. فرمود: شما سراغ زنى رفته‌ايد كه در كتاب خدا جاى او نشستن در خانه‌اش است، و او را در معرض ديد مردم قرار داده‌ايد، و همسران خود را در خيمه‌ها و حجله‌ها حفظ كرده‌ايد؟! با پيامبر صلى اللَّه عليه و آله نسبت به خودتان به انصاف رفتار نكرده‌ايد كه زنان خود را در خانه‌ها نشانده‌ايد و همسر پيامبر صلى اللَّه عليه و آله را بيرون آورده‌ايد، در حالى كه خداوند دستور داده كه همسران آن حضرت جز از پشت پرده سخن نگويند.

اختلاف طلحه و زبير

فرمود: به من خبر بده كه چرا عبد اللَّه پسر زبير (بعنوان امام جماعت) براى شما نماز مى‌خواند؟ آيا يكى از شما به ديگرى راضى نمى‌شود؟

به من خبر بده كه چرا عربهاى بيابانى را به جنگ من دعوت كرده‌ايد؟ چه چيزى شما را به اين اقدام وادار كرده است؟!

فرق بيعت عثمان با بيعت امير المؤمنين عليه السّلام‌

طلحه گفت: اى مخاطب من‌[2]!! ما در شورا شش نفر بوديم كه يك نفرمان مرد و ديگرى كشته شد، و امروز ما چهار نفريم‌[3] و همگى نسبت به تو بى‌ميل هستيم.

[1] در كتاب احتجاج عبارت چنين است: و گر نه خداوند مرا بر تو و بر اصحابت غالب كند و خونتان را بدست من بريزد و روحتان را زودتر به آتش برساند.

[2] كلمه« يا هذا» به اين صورت ترجمه شده است كه منظور طلحه، امير المؤمنين عليه السّلام است.

[3] شش نفر: عثمان و عبد الرحمن بن عوف و سعد بن ابى وقاص و طلحه و زبير و امير المؤمنين عليه السّلام هستند كه قبل از جنگ جمل عبد الرحمن مرده و عثمان كشته شده بود.